گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
یغمای جندقی

زاغ...گی آن کرکس ... فراست

کش همی پهنه ... جهان زیر پر است

من و زین مردم... تظلم حاشاک

همه فریادم از این طارم...کر است

گو بفرما عدد موی زهار زن خویش

شیخ ... اگر صوفی صاحب نظر است

آه... به و ...به سرشکم بشمار

بر تو... تماشای شمال و شمر است

ابرو و غمزه و پیشانی... لرش

چاچ... و رستای سنان و سپر است

این دو ... که از دیر و حرم لاف زنند

جوق... سگ و گله ... خر است

چیست...گی آن شهرکش آفاق حصار

چرخ ... و ... جهت بام و در است

به جز ارواح مکرم که ز شهر دگرند

همه ... گهر هر که بدین شهر در است

گفت سردار همی در پی ... جهان

هر که انکار کند از همه... تر است