شد مشتبه ز کعبه به میخانه راه ما
ای خوشتر از هزار یقین اشتباه ما
می در سر و قرابه در آغوش و نام زهد
وا خجلتا که شحنه بر آید ز راه ما
مائیم آن صلاح پرستان که می فروش
برداشت طرح میکده از خانقاه ما
آخر تن ضعیف کشیدم به پای خم
رست از کنار چشمه حیوان گیاه ما
تحریص زاهدان به ثوابم دهد عذاب
یا رب چه بود و چیست ندانم گناه ما
راهم ز گوش بست و به چرخم ستاره سوخت
این بود عاقبت اثر اشک و آه ما
چشمم بگو فتاده کنم فرش راه عشق
باشد مگر که یوسفی افتد به چاه ما
از احتساب شحنه چشمت چو شبروان
در دیده گوشه گوشه گریزد نگاه ما
چشمم به راه صبح شب غم سفید ماند
یا رب کسی مباد به روز سیاه ما
یغما ز اشک و آه رعایای چشم و دل
پیداست داد و داوری پادشاه ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه نیست غیر تو کس پادشاه ما
واندر دو کون راهنما و پناه ما
افتاده های بحر گناهیم دست گیر
ای دستگیر جمله حال تباه ما
برده سبق زجمله کفار این زمان
[...]
یا رب بسوز سینه رندان که آه ما
جایی رسان که پاک بسوزد گناه ما
امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما
گویا حجاب سوخته از برق آه ما
از بس که می شدیم به حسرت جدا ازو
خون می چکید روز وداع از نگاه ما
شغل محبت است که مانع ز طاعت است
[...]
رحمت گرفته روی ز گرد گناه ما
آیینه تیره روز ز روی سیاه ما
هر قطره ای که در صدف ابر رحمت است
چون مهره گل است ز گرد گناه ما
بر جسم آنقدر که فزودیم همچو شمع
[...]
پژمردگی نبرد بهار از گیاه ما
چون لاله جزو تن شده بخت سیاه ما
روزی که نبود آینه حسن در نظر
در چشمخانه زنگ برآرد نگاه ما
ما صبح صادقیم و دم از مهر میزنیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.