شمس دین ، صورت ، بو الفتح
ای در فضل بر دلت مفتوح
ای تو شیر و غابروز مصاف
وی تو ابر سخا بوقت صبوح
از تو ایام را هزار شرف
وز تو اسلام را هزار فتوح
فضل را از تو چرخ جموش
نیست باحشمت تو دهر جموح
باشارات تو ز بیدادی
توبه کردست روزگار و نصوح
دفع توفان جور گردون را
شده درگاه تو سفینهٔ نوح
تاز بختست خاطری خرم
تا ز چرخست سینه ای مجروح
باد در زیر پای نکبت دهر
شخص بدخواه دولتت مطروح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طاعتی کان ز دل ندارد روح
کس ندارد وجود آن به فتوح
اندرین عصر هرکه شعر برد
به امید صلت بر ممدوح
چار آلت بیایدش ورنه
گردد از رنج غم دلش مجروح
دانش خضر و نعمت قارون
[...]
هر گه شعری برم بر ممدوح
کند آنرا به نقد خود مجروح
من و ممدوح هر دو همکاریم
حال هر یک چو می شود مشروح
نیست زر در میان، همه سخنست
[...]
ر فت مانند نوح در یم روح
درگذشت از غدو ز امس و صبوح
آفتابست عقل و ماهت روح
جهل توفان و علم کشتی نوح
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.