گنجور

 
وطواط

ای زگفتار تو پرداخته آیات هنر

وی زکردار تو افروخته رایات ظفر

گشته ایام ز اخبار تو با فخر و شرف

گشته اسلام ز آثار تو با قدر و خطر

قدر تو هست چو جوزا بعلو و جلال

صدرتو هست چو دریا بسخا و بهتر

از تو اسلام پر از یمن و ظفر شد جمله

وز تو ایام پر از حسن و بها شد یکسر

کمترین طایع فرمانت زمان گشت و زمین

کهترین تابع پیمانت قضا گشت و قدر

مانده در حیرت فرزانگیت هر سرور

مانده در غیرت مردانگیت هر صفدر

شده پیراسته از خامهٔ تو هر دولت

شده آراسته از نامهٔ تو هر کشور

ای صفای سیرت جسم کرم را چو روان

وی ضیای هنرت چشم خرد را چو بصر

در معانی همه اقوال سدید تو مثل

در معالی همه اخلاق حمید تو سمر

از اطایب شده گویندهٔ مدحت دلشاد

وز مصایب شده جویندهٔ قدحت غم خور

هست انعام تو در برج مروت اختر

هست اکرام تو در درج فتوت گوهر

گشتهٔ اوصاف تو سرمایهٔ اشراف جهان

گشتهٔ الطاف تو پیرایهٔ اصناف بشر

اصطناع کرمت مانع هر شدت و رنج

ارتفاع هممت دافع هر ظلمت و شر

عاقلان را ز بیان تو همه حکمت و علم

سایلان را ز بیان تو همه نعمت و زر

تا جهانست در و باد ترا لذت و عیش

تا زمانست در و باد ترا حشمت و فر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
کسایی

از خضاب من و از موی سیه کردن من

گر همی رنج خوری، بیش مخور، رنج مبر!

غرضم زو نه جوانی است؛ بترسم که زِ من

خردِ پیران جویند و نیابند مگر!

فرخی سیستانی

رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر

خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر

بس گرامی بود این ماه ولیکن چکنم

رفتنی رفته به و روی نهاده بسفر

سبکی کرد و بهنگام سفر کرد و برفت

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۶۷ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

عید شاداب درختیست که تا سال دگر

از گل و میوۀ او بوی همی یابی و بر

بوی آن گل بترازد چو خرد کار دماغ

بر آن میوه بتازد چو خرد سوی جگر

زین گل و میوه همان به که یکی گیرد بار

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۶۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
منوچهری

دسته‌ها بسته به شادی بر ما آمده‌ای؟

تا نشان آری ما را ز دل افروز بهار؟

مشاهدهٔ ۱۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
قطران تبریزی

ای دلارام و دل آشوب و دلاویز پسر

عهد کرده بوفا با من و نابرده بسر

غم عشق تو روانم بلب آورده بلب

درد هجر تو توانم بسر آورده بسر

شمنان چون تو ندیدند و نبینند صنم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه