گنجور

 
وطواط

ای دلبری، که نیست نظیر تو در جهان

جانی مرا و بلکه گران‌مایه تر ز جان

دیدار تو سپهر نشاطست بر زمین

رخسار تو بهشت جمالست در جهان

داری دو لب چو ساخته دو پاره لعل

وندر دو پاره لعل دو رسته درر نهان

ظاهر نگرددت، چو نگویی سخن، دهن

پیدا نیایدت، چو نبندی کمر، دهان

از لب شکرستانی و من شکرها کنم

گر زان شکرستان تو گردم شکرستان

همچون جگر لطیفی و همچون روان عزیز

و ز دیده بی توام شده خون از جگر روان

عمری فروختم بهوای تو و مرام

زین عمر نیست حاصل سودی مگر زیان

بیدادگر بتی و بعدل کمال‌ دین

یابم ز دست جور تو بیداد گرامان

خاقان، نظام دولت، محمود، آنکه هست

از رهگذار کینهٔ او چرخ بر کران

از دستبرد اوست فغانی بهر دیار

از کارکرد اوست نشانی بمهرکان

بی سر شدست دشمن و بازر شدست دوست

ز آن تیغ سرفشان وزان دست زرفشان

دستش کند بدایع جود و کرم پدید

لفظش کند دقایق فضل و هنر عیان

در علم او ز مایهٔ علم علی اثر

در عدل او ز سایهٔ عدل عمر نشان

خیزد ز بهر مدت عمرش امان ز چرخ

زاید ز بهر عدت جودش گهر ز کان

ای گشته کوشش تو بحفظ هدی

وی کرده بخشش تو برزق بشر ضمان

در پیش ناصح تو فگنده قضا سپر

در روی حاسد تو کشیده قدر کمان

با آیت خلاف تو گشته بلا قرین

با رایت وفاق تو کرده ظفر قران

گردد بریده سر چو قلم، هر که چون قلم

در پیش خدمت تو نگردد بسر دوان

افلاک را هوای تو همواره در ضمیر

و ایام را ثنای تو پیوسته بر زبان

مداح را سحاب سخای تو چون صدف

پر در کند بیک صلهٔ ماحضر دهان

تا در علو نباشد همچون فلک زمین

تا در ضیا نباشد همچون شرر دخان

هر لحظه از کواکب عزی دگر بیاب

هر روز بر اعادی کامی دگر بران

ادبار شد نصیب عدوی تو بر مراد

تا روز رستخیز باقبال در بمان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان

زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان

لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح

دست از کباب دار، که زهرست توامان

با کام خشک و با جگر تفته درگذر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
عنصری

گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان

گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان

گفتم که ساعتی ببر من فرونشین

گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان

گفتم که باد سرد زیان داردت همی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان

فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان

سلطان یمین دولت میر ملوک بند

محمود امین ملت شاه جهان ستان

شاهی که پشت صد ملک کامران بدید

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان

تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان

من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود

با کاروان رباط کسی هر دوان دوان

از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود

[...]

ازرقی هروی

گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان

تحویل کرده اند بباغ خدایگان

وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار

نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان

نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه