در شتر و شیر پرهیزگار: ملکزاده گفت: شنیدم که شیری بود پرهیزگار و ...
داستان خسرو با مرد زشتروی: شری گفت: شنیدم که وقتی خسرو را نشاط شکار ...
آغاز مکایدتی که خرس با اشتر کرد: پس روزی خرس اشتر را گفت: ای برادر، مرا با تو ...
داستان جولاهه با مار: خرس گفت: شنیدم که مردی بود جولاهه پیشه و زنی ...
داستان مار افسای و مار: خرس گفت: شنیدم که وقتی ماری از قم، بالوان و ...
داستان برزگر با گرگ و مار: شتر گفت: شنیدم که مردی تنها براهی میرفت، در طریق ...
داستان درودگر با زن خویش: شتر گفت: شنیدم که درودگری بود در صنعت و حذاقت ...
داستان ایراجسته با خسرو: روباه گفت: شنیدم که خسرو زنی داشت پادشاهزاده، در ...