سرآغاز: گلهای دارم از تو و گلهای - که نگنجد به هیچ حوصلهای
در گله گزاری و ستایش: اهل دارالعباده غیر از شاه - کش خدا دارد از گزند نگاه
در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ: ای ظفر در رکاب دولت تو - تهنیت خوان فتح و نصرت تو
در ستایش کاخ میرمیران: ای مقیمان این خجسته مقام - دور باد از شما غم ایام
در تاریخ بنای گرمابه: طواف درگه پیر حقیقت - اجازت نیست بیغسل طریقت
از نامه پرسوز و گدازی که شاعر شوریده دل به دلدار سفر کرده خود نگاشته است: منم با خاک ره یکسان غباری - به کوی غم نشسته خاکساری
در هجو کیدی (یاری) شاعر نما: ای کیدی مستراح بردار - دم در کش و شاعری مکن بار
در هجو کیدی: هله کیدی غلام ناقابل - فکر خود کن که کار شد مشکل