شکست گر دلت از کس مرنج ای عاقل
از آنکه خانه حق میشود شکست چو دل
همیشه لازمه زندگیست کوشش و کار
به دهر بهره ز هستی نمیبرد کاهل
کمال و فضل ز علم است و معرفت ای دوست
کسی کمال و فضیلت نخواهد از جاهل
درخت خشک ز سعی و عمل ثمر ندهد
مکن تلاش و حذر کن ز سعی بیحاصل
شود همیشه چو مرآت مقتبس از شمس
اگر غبار کدورت ز دل شود زایل
اگر به قدرت خود پی برد دمی انسان
زند چو بحر خروشنده موج بر ساحل
شوی مقرب درگاه کبریا وحدت
اگر که پاک شود لوحه دلت از غل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به انسانها توصیه میکند که از ناامیدی و شکست نترسند و بدانند که مشکلات جزئی از زندگی هستند. برای رسیدن به کمال و فضیلت، باید تلاش و کوشش کرد و از علم و معرفت بهرهمند شد. همچنین بر اهمیت سعی و عمل تأکید میکند و میگوید که بدون تلاش، هیچ ثمرهای به دست نخواهد آمد. اگر دل از کدورتها پاک شود، انسان میتواند به سطوح بالاتر زندگی و معرفت دست یابد و نزدیک به خداوند باشد.
هوش مصنوعی: اگر دلت از کسی شکست خورد، نگران نباش، ای دانا، زیرا دل شکستگی انسان را به خانهای از حقیقت نزدیک میکند.
هوش مصنوعی: کوشش و تلاش همواره جزء ضروری زندگی است و کسی که تنبلی کند، از نعمتهای زندگی بهرهای نخواهد برد.
هوش مصنوعی: کمال و برتری انسان به دانایی و درک او بستگی دارد، دوست عزیز. هیچ کس از کسی که نادان است نمیتواند کمال و فضیلت را انتظار داشته باشد.
هوش مصنوعی: درختی که خشک شده است، به خاطر تلاش و کوشش نمیتواند میوهای بدهد. بنابراین، از تلاش بیفایده خودداری کن و از کوششهایی که نتیجهای ندارند پرهیز کن.
هوش مصنوعی: اگر غبار دل براى همیشه پاک شود، انسان مانند آئینهای خواهد شد که نور خورشید را میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر انسان به توانایی و قدرت واقعی خود آگاه شود، همانند دریای طوفانی با تمام قدرت به پیش میتازند و میتواند تأثیرات بزرگی بگذارد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به مقام نزدیکان خداوند دست پیدا کنی، باید دل خود را از آثار و گناهان پاک کنی. وقتی دل پاک باشد، میتوانی به حقیقت واحدیت برسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ
وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ
اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ
بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ
لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی
[...]
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.