عشق به یک سو فکند پرده چو از روی ذات
شد ز میان غیر ذات جمله فعل و صفات
هر من و مایی که هست میرود اندر میان
چون که به آخر رسید سلسله ممکنات
دست ز هستی بشوی تا شودت روی دوست
جلوهگر از شش جهت گرچه ندارد جهات
همرهی خضر کن در ظلمات فنا
ور نه به خود کی رسی بر سر آب حیات
هر که به لعل لبش خضر صفت پی برد
یافت حیات ابد رست ز رنج ممات
سر به ارادت بنه در قدم رهروی
کز سخن دلکشش حل شودت مشکلات
بعد چهل سال زهد وحدت پرهیزکار
ترک حرم کرد و گشت معتکف سومنات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره عشق و روحانیت است. شاعر میگوید که عشق واقعی انسان را از غیر خود و صفات دنیوی رها میکند و به سوی ذات پاک میکشاند. هر فردی که به جستجوی حقیقت میپردازد در نهایت به خدا میرسد. او تأکید میکند که برای رسیدن به محبوب حقیقی باید از خودخواهی دست برداشت و به همراهی با راهنمایان معنوی مانند خضر پرداخت. این مسیر معرفتی، انسان را به درک زندگی ابدی و رهایی از رنج میبرد. در پایان، شاعر اشاره میکند که حتی پس از سالها زهد و پرهیز، عشق به خداوند میتواند انسان را به درک عمیقتری برساند.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسان پردهها را کنار بزند و وقتی به حقیقت وجود خودش پیمیبرد، تمامی افعال و ویژگیها دیگر معنای خود را از دست میدهند.
هوش مصنوعی: تمامی ما و هر آنچه که داریم، به مرور زمان در حال از بین رفتن و ناپدید شدن است، چرا که هر چیز ممکن در نهایت به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: اگر از دنیای مادی جدا شوی و خود را از وابستگیها رها کنی، چهرهی معشوق در تمام جهات برایت نمایان خواهد شد، هرچند که در واقع، جهتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در دوران سختی و ناامیدی، با راهنمایی خضر به پیش برو وگرنه به تنهایی نمیتوانی به سرچشمه زندگی جاوید برسید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی و شیرینی لبان معشوقش پی ببرد، زندگی ابدی را پیدا کرده و از رنج مرگ رهایی مییابد.
هوش مصنوعی: در دل سپاسگزاری و احترام، در قدمهای کسی که راه را میشناسد و با کلام دلکشاش میتواند سختیها و مشکلاتت را برطرف کند، تلاش کن.
هوش مصنوعی: پس از چهل سال زندگی پرهیزکارانه و فدای خودسازی و وحدت، او سرانجام به معبد سومنات مراجعه کرد و به دور از حرم و زهد، مشغول عبادت و تمرکز بر معنویات شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کبر حیا شد چو دید آن دل و طبع و سخات
سحر مبین چو یافت خاطر شعر و ثنات
ای که ز آل نبی می شمری خویش را
هست گواهت بر آن، پاکی ذات و صفات
چون تو دم از طیبات می زنی و طیبین
کو صفت طیبین یا سمت طیبات؟
ساخت بعهد خوش دولت «عباس شاه »
پنجره این رواق، آصف نیکو صفات
عقل چو تاریخ این پنجره پرسید از او
گفت: «بدیدم از این پنجره روی نجات »!
میم لبا روزه برد مکارمت از صفات
بس الف قد تو دال شد اندر صلات
جیم دو زلفت نشست چندی چون دزد مات
کنون بیا و بیارمیی چو عین الحیات
امت ختمی زدند تکیه بتوحید ذات
بی سر و بی پا شدند جامع جمع صفات
مردند از خویشتن پیشتر از این ممات
تا که شدندی یموت واقف سر حیات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.