دلم از گرد کلفت، شام دیجور است پنداری!
در او یاد جمالت، آتش طور است پنداری!
نظر بر خرمن جمعیت ما همدمان دارد
جهان تنگ بر ما دیده مور است پنداری
شود پر باد چون از عجب، سوی خویشت بیند
نگاه چشم خودبین، نیش زنبور است پنداری!
خموشست و، ازو در هر رگ جانیست فریادی
زبان عاشقان مضراب طنبور است پنداری
بچشم زنده دل، مرگست واعظ خواب آسایش
به پیش عاشقان، بستر لب گور است پنداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخت در جانگدازی آتش طور است پنداری
زبان در وصف رویت شمع کافور است پنداری
دل از حسن تو چون آیینه پرنور است پنداری
ز جوش گریه چشمم خانه مور است پنداری
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.