مرد از راه شکست خود به عزت میرسد
سنگ تا مینا نگردد، کی به قیمت میرسد
روزن فانوس را مانَد حسودِ تنگچشم
هرکه را سوزد چراغ، او را کدورت میرسد
بر سر درویشی خود لرزدم دل همچو بید
از عزیزان هرکه را بینم به دولت میرسد
میبرد هرکس به قدر همت از وی بهرهای
آگهان را از جهان سفله عبرت میرسد
ای گل عشرت که گستردی بساط خرمی
اینک اینک صرصر آه ندامت میرسد
گفت و گوی قسمت از ما بندگان بینسبت است
از جهان واعظ به درویشان فراغت میرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرکه زاین وادی به کوی بخت و دولت میرسد
از ره و رسم قدم داریّ و همّت میرسد
فرصت صحبت مکن فوت از پیِ مقصود خویش
حالیا خوش بگذران کآن هم به فرصت میرسد
از خروش کوس شاهان این نوا آید به گوش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.