ای کشته ای که مقتل تو دشت کربلاست!
وی تشنه ای که خون تو را خونبها خداست
بگذشته قرن ها ز زمان شهادتت
اما لوای ماتم تو ابد بپاست
گریم به پیکر تو که افتاده بر زمین
یا بر سرت که بر شده بر نوک نیزه هاست
شمر از قفا بریده چرا تشنه لب سرت
این ظلم بی حساب، به عالم کجا رواست؟
کس از قفا سری نبریده است تا کنون
در حیرتم بریده سرت از قفا چراست؟
کس یک پرند را نبرد تشنه سر ز تن
از چیست تشنه لب سر تو از بدن جداست؟
چون سینهٔ تو گشت لگد کوب اسبها
خون چگر ز داغ تو جاری به سینه هاست
جسم تو چاک چاک به شمشیر شد ولی
مرحم به زخم های تو ازاشک دیده هاست
تاثیر خون توست که با خاک شد عجین
زان روست خاک قبر تو هر درد را شفاست
«ترکی» اگر به کرب وبلایت رود به خاک
خاکش به چشم اهل نظر، به ز کیمیاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شهادت امام حسین (ع) در دشت کربلا میپردازد و به شدت از مظلومیت او و ظلمهایی که به او شده، ابراز تاسف و اندوه میکند. شاعر به توصیف وضعیت پیکر امام حسین و سر او که بر نوک نیزهها قرار گرفته است، میپردازد و به این ظلم بیحد و اندازه اشاره میکند. همچنین، شاعر بر تأثیر خون امام حسین بر دلها و خاک قبر او تأکید میکند و به ارزش بالای آن خاک برای اهل معرفت اشاره میکند. به طور کلی، این شعر یادآور داغ و اندوهی است که بر جا مانده از واقعه عاشورا و بزرگداشت مقام امام حسین است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در دشت کربلا جان خود را از دست دادی! و ای کسی که با تشنگی، خونت به عنوان بهای جانت مورد قبول خداست.
هوش مصنوعی: قرنها از زمان شهادت تو گذشته است، اما پرچم عزای تو همیشه برپا خواهد بود.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو گریه میکنم؛ به خاطر بدنی که بر زمین افتاده یا به خاطر سرت که بر سر نیزهها قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: چرا سر تو که تشنه است، از پشت گردن بریده شده؟ این ظلم بیحسابی به چه کسی در دنیا رواست؟
هوش مصنوعی: هیچ کس تا به حال از پشت سرش سر ندارده است، پس چرا من در حیرتم که تو چرا از پشت سرت بریدهای؟
هوش مصنوعی: هیچ کس پرندهای را به دلیل تشنگی از بدنی جدا نمیکند، اما چرا سر تو به خاطر تشنگی از بدنت جدا شده است؟
هوش مصنوعی: زمانی که سینهٔ تو به شدت دردناک و مجروح شده و زیر ضربات اسبها رفته، خون داغ و سوزان از احساسات و رنج تو به دلهای دیگران راه پیدا میکند.
هوش مصنوعی: بدن تو زخمزخم شد اما مرهم بر دردهایت از اشکهای چشمان است.
هوش مصنوعی: خون تو به خاک پیوند خورده و به همین خاطر خاک قبر تو توانایی دارد که هر دردی را درمان کند.
هوش مصنوعی: اگر فردی غیر ایرانی به سرزمین کربلا برود و با خاک آنجا تماس داشته باشد، برای اهل بصیرت و حقیقتجو مانند این است که با چیزی بسیار ارزشمند و گرانبها برخورد کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درد مرا بگیتی دارو پدید نیست
دردی که از فراق بود درد بی دواست
گنجی است عاشقان را صبر ار نگه کنی
کو روی زرد سرخ کند پشت گوژ راست
ای فعل تو ستوده و گفتارهات راست
دایم ترا بفضل و بآزادگی هواست
از کوشش تو شاه، بهر جای هیبتست
وز بخشش تو میر بهر خانه یی نواست
فضل ترا همی نبود منتهی پدید
[...]
این تخت سخت گنبد گردان سرای ماست
یا خود یکی بلند و بیآسایش آسیاست
لا بل که هر کسیش به مقدار علم خویش
ایدون گمان برد که «خود این ساخته مراست»
داناش گفت «معدن چون و چراست این»
[...]
ای با خدای و با همه خلق خدای راست
از داد و راستی همه پیروزئی تراست
ملک تو همچو رنج بداندیش تو فزون
رنج تو همچو ملک بداندیش تو بکاست
طبع تو پاک و جان تو پاک و تن تو پاک
[...]
اندر تنور روی چو سوسن فرو بری
چون شمع و گل برآری بازار تنور راست
تا بر سر تنوری می ترسم از تو ز انک
طوفان نوح گاه نخست از تنور خاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.