گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طغرل احراری

ساقیا باده ده بهار گذشت

رونق عیش روزگار گذشت!

در میخانه و سر خم را

باز کن وقت انتظار گذشت!

آنچه داری بریز در جامم

دردسر بی‌حد از خمار گذشت!

شاهد گل ز بوستان امروز

توسن باد را سوار گذشت

از پس محمل جمازه گل

ناله بلبل و هزار گذشت

چشم نرگس به هر طرف نگران

از ره باغ شرمسار گذشت

اقحوان بر امید اردیبهشت

دیده‌اش بر قفا دچار گذشت

ضیمران پایمال صرصر شد

کله لاله ز افتخار گذشت

نوبت عهد بوستان افروز

چون وفا و وصال یار گذشت

جام را زورق یم می‌کن

لنگر صبر از قرار گذشت

خیز و این وقت را غنیمت دان

فرصت عمر بیم‌دار گذشت!

حبذا چنگ و شاهد و لب جو

مطربا ساز کن که کار گذشت!

طغرل از جبر چرخ می‌نالم

به من از جبرش بی‌شمار گذشت