ای عشق بلای جان شدستی
اندر دل ناتوان شدستی!
کردست مرا فراق پیرم
با تو نگرم جوان شدستی!
رازم ز تو گشته آشکارا
تو از چه به دل نهان شدستی؟!
روحم که روان شده به کویش
با روح منت روان شدستی!
چون تیر مرا تو راست دیدی
زان روی مرا کمان شدستی!
پارم به من آشنا نمودی
اعدای من این زمان شدستی!
در هر طرفی دوانم از تو
هرجا که روم دوان شدستی!
امروز به مرغزار حسنش
در گله من شبان شدستی!
صبری بکن ای دل بلاکش!
خاموش که پرفغان شدستی!
جاوید بمان به عشق طغرل
با عشق تو همزبان شدستی!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.