آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس
تشویش پای آبله از نیشتر مپرس!
از مهر سوی ذره توانی تو راه برد
گر خوی یار دیدهای وضع شرر مپرس!
در عصر و شام طره او خفتنت قضاست
کردی اداء ولی ز قضا این قدر مپرس!
عشاق را به راه محبت دلیل نیست
ای بیخبر ز عشق تو از ما خبر مپرس!
فرق است در میان من و دل هزار سنگ
دل میرود ز خویش مرا از سفر مپرس!
روشن ز شب حکایت خورشید کی شود؟!
خفاش را که دیدی حدیث سحر مپرس!
زنهار از اشارت شمشیر ابرویش
از سرگذشت ما و تو دیگر سپر مپرس!
اکسیر رتبه تو به قدر عیار توست
ای داغ کیمیا تو ز مس قدر زر مپرس!
شهد است درس معرفت سوی انگبین
حرفی شنیدی از لبش از نیشکر مپرس!
طغرل کشا به مصرع بیدل تو چشم را
تعبیر خوابت اینکه شنیدی دگر مپرس!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هستی فسانه است کجا هجر و کو وصال
تعبیر خوابت اینکه شنیدی دگر مپرس
همین شعر » بیت ۱۰
طغرل کشا به مصرع بیدل تو چشم را
تعبیر خوابت اینکه شنیدی دگر مپرس!
پر تیرهروزم از من بی پا و سر مپرس
خاکم به باد تا ندهی از سحر مپرس
در دل برون دل چو نفس بال میزنم
آوارگی گل وطن است از سفر مپرس
صبح آن زمان که عرض نفس داد شبنم است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.