شماره ۱: برخورد چون به گل روی تو نظاره ما
شماره ۲: پایی به دیدن من غمناک برنداشت
شماره ۳: عمر ما چون دیده نرگس به حیرانی گذشت
شماره ۴: جمع شد دل تا سر زلف پریشانت گرفت
شماره ۵: از بس که طبع من به گنهکاری آشناست
شماره ۶: شب فغانم گوشمال چرخ بی بنیاد داد
شماره ۷: چون دست به من در انجمن داد
شماره ۸: آن کس که در جهان، نسق شهر و ده نهاد
شماره ۹: دماغم از ضعیفی، نکهت گل بر نمی تابد
شماره ۱۰: اگر به پیش من آید، نقاب می طلبد
شماره ۱۱: ز بس گرد خموشی بی تو در کاشانه می پیچد
شماره ۱۲: نه زلف است آنکه بر دور تو مشک آلود می گردد
شماره ۱۳: بی زر نمی توان یافت، جا در حریم کعبه
شماره ۱۴: بی طاقتم چنان کرد، آن آفتاب تابان
شماره ۱۵: لب از حدیث توبه دلم را کباب کرد
شماره ۱۶: دل هیات سرمنزل جانانه برآورد
شماره ۱۷: گردون به من ز سفره خود آنچه داده است
شماره ۱۸: مگو که شیشه به ساغر شراب می ریزد
شماره ۱۹: هر چند ناله کردم، نشنید پیر گردون
شماره ۲۰: همچو ساغر دلخوشی در سینه محزون نماند
شماره ۲۱: دلم ز چشمه آیینه تا وضو نکند
شماره ۲۲: میکشان در بزم وصلت باده چون قسمت کنند
شماره ۲۳: شبی که ابر سیه، ماه را نقاب شود
شماره ۲۴: داغم که سر زلف توام زود شد از کف
شماره ۲۵: از بس که بی نصیب در ایام پیری ام
شماره ۲۶: ستم کردم به خود کاین نفس بدخو را خورش دادم
شماره ۲۷: ز بس نومیدم از بیداد گردون
شماره ۲۸: رخ نیفروخته در بزم، خراب تو شدم
شماره ۲۹: چو نی باید درین باغ فنا دایم کمربستن
شماره ۳۰: به شاخ گل تواند بلبل ما آشیان بستن
شماره ۳۱: شد عیان بر همه کس بی سروسامانی من
شماره ۳۲: ناز بر اغیار کرد، من چه بنازم به او؟