خط بر رخ یار خوش نباشد
در گلشن و خار، خوش نباشد
رعناست اگر چه سرو آزاد
پیش قد یار خوش نباشد
تو با دل شاد زی که ما را
جز جان فگار خوش نباشد
هر چند خوشست باده اما
با رنج خمار خوش نباشد
تو با دل خوش نشین که ما را
جز ترک دیار خوش نباشد
زین بیش که میکنی تغافل
از یار به یار خوش نباشد
برغرقه، کران خوشست و مارا
زین بحر کنار خوش نباشد
بی عشق صنم بفتوی ما
از دیر گذار خوش نباشد
سرگشته او کجا و آرام
در چرخ قرار خوش نباشد
آن را که طبیب روز خوش نیست
غیر از شب تار خوش نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل بی رخِ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طَرفِ چمن و طوافِ بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
رقصیدن سرو و حالتِ گُل
[...]
عید آمد و کار خوش نباشد
جز صحبت یار خوش نباشد
در خط رخ یار خوش نباشد
مه زیر غبار خوش نباشد
او با من زار خوش نباشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.