خواجه محمد بن محمد که بی بهار
خلق خوش تو گل شکفاند بماه دی
بویاتر است خلق لطیفت بسی از آن
کز آتش و گل افتد در آبگینه خوی
امروز بنده خواهد مهمانت آمدن
کز یخ چو آبگینه شامیست زیر پی
دست تهی نیاید، بازا هدک بود
آن کز نفاق هست چو عبدالله ابی
با خویشتن بیارد اگر دسترس بود
گلرخ بتی لطیف و چو در آبگینه می
تا هوشیار، سنگ وی و آبگینه تو
چون مست گشت، سنگ تو و آبگینه وی
بر ساز مجلسی که نباشد در او کسی
جز لعبتی که چنگ زند جز مئی و نی
احمد حریف وار ز رامین سخن کند
یا آنکه باز گوید ازایشان حدیث حی
اینست شرط بنده بدین شرط بنده را
گر میزبان شوی شو، اگر نه، فرست می
تا بنده میهمان تو باشد بخوان خویش
نا آمدن ز بنده غنیمت شمار هی
تا مدتی که طی نشود نامه وار چرخ
از گشت چرخ نامه عمرت مباد طی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به خواجه محمد بن محمد نسبت به زیباییها و لطافتهای جهان میپردازد و از بوی خوش گلها و لطافت خلق یاد میکند. او از مهمانی که در راه است صحبت میکند و میگوید که برای پذیرایی از مهمان باید آماده بود. او به ارزش دوستی و حسن نیت اشاره میکند و تاکید میکند که مهمانی با دست تهی نمیتواند به سرانجام خوبی برسد. شاعر همچنین به ایجاد فضایی خوش و با نشاط در میهمانی و همچنین لزوم سخن گفتن از رامین و داستانهای عاشقانه اشاره میکند. در پایان، شاعر اهمیت گذر زمان را یادآور میشود و بر این نکته تاکید میکند که فرصتی که به دست میآید را باید غنیمت شمرد.
هوش مصنوعی: خواجه محمد بن محمد که با آمدن بهار، زیباییهای تو را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: عطر و بوی لطافت تو، به مراتب از عطر گل و آتش که در شیشه آبگیر میافتد، خوشتر و دلانگیزتر است.
هوش مصنوعی: امروز بنده برای دیدن تو خواهد آمد، مانند آبگینهای که از یخ در زیر پی، حال دلنشین و زلالی دارد.
هوش مصنوعی: دست خالی نمیتواند به کسی کمک کند، مثل انسانهایی که به خاطر نفاق و دورویی، مانند عبدالله ابی، در تلاشند ولی اثر مثبتی ندارند.
هوش مصنوعی: اگر دسترسی به محبوبی لطیف و زیبا مانند گل رخسار باشد، میتوان با خود همراهی کرد. مانند گلی که در آب شفاف میدرخشد.
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباطات بین افراد و تغییر حالتهای آنها اشاره دارد. وقتی انسان هوشیار است، او مانند سنگ و آبگینهای است که ثابت و پایدار است، اما وقتی مست میشود و تحتتأثیر احساسات و وضعیتهای مختلف قرار میگیرد، بهنوعی به وضعیت دیگران وابسته میشود و در واقع سنگ و آبگینهای دیگر را نیز تجربه میکند. این اشاره به تغییر حالتها و تأثیرات متقابل در ارتباطات انسانی دارد.
هوش مصنوعی: در محفلی بنشین که تنها در آن دختری زیبا باشد که با سازش نغمه مینوازد و به غیر از شراب و نی خبری نیست.
هوش مصنوعی: احمد، یا از رامین صحبت میکند و یا اینکه داستان حی را بازگو میکند.
هوش مصنوعی: این شرط من است: اگر تو میخواهی میزبان من باشی، باید به من محبت کنی؛ و اگر نه، من از اینجا میروم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که من مهمان تو هستم، خودت را از حضور من بینیاز ندان و آن را فرصتی ارزشمند بشمار.
هوش مصنوعی: تا وقتی که در مسیر زندگیات به مراحل مختلف نرسی و تجارب جدیدی کسب نکنی، عمرت به خوبی سپری نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوارزم گرد لشکرش ار بنگری همی
بینی علم علم تو بهر دشت و کردری
نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می
تمثالهای عزه و تصویرهای می
بستان بسان بادیه گشتهست پرنگار
از سنبلش قبیله و از ارغوانش حی
صد کارگاه ششترکردهست باغ لاش
[...]
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک می بیار که ترکی گرفت دی
می ده به رطل و جام که در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می
شاهی که کرد چرخ و فلک را به زیر پای
[...]
فصل بهار آمد و بگذشت عهد دی
پیش آر، ای چراغ ری، اکنون چراغ می
تاریکی است مانده ز دی در نهاد ما
و آن جز چراغ می نبرد، ای چراغ ری
برکش نوا، که خاطب گل بر کشید صورت
[...]
ای پایگاه قدر تو بر خط استوی
از فر تو چو خلد برین گشته استوی
در باغ استوی طرب انگیز بگذران
لحن مغنیان خود از خط استوی
جان راغذا سماع خوش و روی نیکو است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.