گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سوزنی سمرقندی

ای خاطرم از نور مدیح تو منور

جز مدح تو در فکرت من نیست مصور

از خلق تو هرگه بزبان آرم لفظی

چون خلق تو گردد دم از آن لفظ معطر

خورشید سپهر کرم وجود و سخائی

نور تو در آینده ز هر روزن و هر در

بیش از عدد ذره فشاندی و فشانی

دینار و درم بر سر هر خادم و چاکر

هر خادم و چاکر که چو من نزد تو آید

یابد ز تو تشریف مهنا و مکرر

از دست تو ای دست تو از چرخ زبردست

وز خط تو ای خط تو فرمانده کشور

بردم سوی محمود عمید اکرمه الله

گفتم که بده آنچه در اینجاست محرر

صد بوسه بران خط ز دو گفتا که درینجاست

سیصد درم عدل ز سلطان مقرر

امروز نمیدارم فردا برسانم

گر بایدم افزود ان سیصد دیگر

باری بجز این نیست که فردا برسانم

هر روز همین گوید زان لفظ چو شکر

در شهر توئی داور و من میخوهم آورد

فردا برسانم را امروز بداور

از وی طلبم با تو یا نزوی و نز تو

یا هم ز وی و هم ز تو، بر چیست مقرر

فرمان تو بر بنده روانست و روان باد

بر خلق همه روی زمین تا گه محشر

 
 
 
ناصرخسرو

ای چنبر گردنده بدین گوی مدور

چون سرو سهی قد مرا کرد چو چنبر

وز موی و رخم تیرگی و نور برون تاخت

تا زنده شب تیره پس روز منور

هر وعده و هر قول که کرد این فلک و گفت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصرخسرو
مسعود سعد سلمان

ای آذر تو بافته از غالیه چادر

اندر دل عشاق ز دست آذرت آذر

زلفین تو ریحان دل عشاق تو جنت

دیدار تو خور دیده عشاق تو خاور

نه سرو سهی چون تو و نه لاله خودرو

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۳ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه