ای خاطرم از نور مدیح تو منور
جز مدح تو در فکرت من نیست مصور
از خلق تو هرگه بزبان آرم لفظی
چون خلق تو گردد دم از آن لفظ معطر
خورشید سپهر کرم وجود و سخائی
نور تو در آینده ز هر روزن و هر در
بیش از عدد ذره فشاندی و فشانی
دینار و درم بر سر هر خادم و چاکر
هر خادم و چاکر که چو من نزد تو آید
یابد ز تو تشریف مهنا و مکرر
از دست تو ای دست تو از چرخ زبردست
وز خط تو ای خط تو فرمانده کشور
بردم سوی محمود عمید اکرمه الله
گفتم که بده آنچه در اینجاست محرر
صد بوسه بران خط ز دو گفتا که درینجاست
سیصد درم عدل ز سلطان مقرر
امروز نمیدارم فردا برسانم
گر بایدم افزود ان سیصد دیگر
باری بجز این نیست که فردا برسانم
هر روز همین گوید زان لفظ چو شکر
در شهر توئی داور و من میخوهم آورد
فردا برسانم را امروز بداور
از وی طلبم با تو یا نزوی و نز تو
یا هم ز وی و هم ز تو، بر چیست مقرر
فرمان تو بر بنده روانست و روان باد
بر خلق همه روی زمین تا گه محشر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره مدح و ستایش خداوند و تقدیر از لطف و کرم اوست. شاعر میگوید که هیچ چیزی جز مدح خداوند در ذهنش وجود ندارد و هر کلمهای که از او بیان میشود، با نور و زیبایی خداوند معطر است. او به کرم خداوند اشاره میکند که بیشتر از تعداد ذرات در جهان است و بر هر خادم و چاکری که نزد او میآید، تکریم و احترام مینهد. در ادامه، شاعر از مساعدتها و نعمتهای خداوند صحبت میکند و از فردی به نام محمود عمید درخواست میکند که پاداش و نعمتهایی را که خداوند عطا کرده است، به او برساند. او در نهایت میگوید که همه چیز تحت فرمان خداوند است و خداوند بر تمام مخلوقات تا روز قیامت سلطه دارد.
هوش مصنوعی: ای یاد تو همچون نوری در دل من میدرخشد و جز ستایش تو، در ذهنم هیچ چیز دیگری تصویر نشده است.
هوش مصنوعی: هر بار که بخواهم از زیباییهای تو حرف بزنم، کلماتم به قدری شگفتانگیز و معطر میشوند که خودشان شبیه به خود تو میگردند.
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان نماد بزرگی و مهربانی تو است و نور تو آینده را از هر پنجره و هر در، روشن خواهد کرد.
هوش مصنوعی: بیشتر از تعداد ذرات، دینار و درم به هر خدمتکار و نوکر خود اعطا کردهای و میکنی.
هوش مصنوعی: هر خدمتگزار و چاکری که مانند من به حضور تو بیاید، از تو احترام و محبت میگیرد و بارها این را تجربه خواهد کرد.
هوش مصنوعی: ای دست تو که از چرخ روزگار ماهرتر است، و ای خط تو که فرمانروای سرزمینهاست.
هوش مصنوعی: به سوی محمود عمید، که خداوند او را گرامی بدارد، رفتم و از او خواستم که آنچه در این مکان موجود است، به من بدهد.
هوش مصنوعی: صد بوسه بر این خط افتاده است، دو نفری که در اینجا هستند میگویند که در این مکان سیصد درم به عنوان عدل و انصاف از سوی سلطان تعیین شده است.
هوش مصنوعی: امروز نمیدانم که آیا فردا میتوانم آن را برسانم یا نه، اگر لازم باشد، باید سیصد مورد دیگر را هم اضافه کنم.
هوش مصنوعی: فقط میتوانم این را بگویم که فردا باید به تو برسانم که هر روز همین را میگوید، مانند کلامی شیرین و دلنشین.
هوش مصنوعی: در شهر تو، تو قضاوت کنندهای و من میخواهم که فردا را امروز به تو برسانم.
هوش مصنوعی: از او میخواهم که با تو باشد یا بدون تو، یا هم از او باشد و هم از تو، پس این تصمیم چیست و چگونه باید باشد؟
هوش مصنوعی: فرمان تو بر بنده جاری است و این فرمان به همه مردم روی زمین نیز اثر دارد تا روز قیامت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسیار دعا کردم کاین روز ببینم
امروز بدیدم ز دعا کردن بسیار
ای چنبر گردنده بدین گوی مدور
چون سرو سهی قد مرا کرد چو چنبر
وز موی و رخم تیرگی و نور برون تاخت
تا زنده شب تیره پس روز منور
هر وعده و هر قول که کرد این فلک و گفت
[...]
دهقان به تعجب سر انگشت گزانست
کاندر چمن و باغ ، نه گل ماند و نه گلنار
پر بار بسال اندر یکبار بود گل
روی تو مرا هست همیشه گل پر بار
ای آذر تو بافته از غالیه چادر
اندر دل عشاق ز دست آذرت آذر
زلفین تو ریحان دل عشاق تو جنت
دیدار تو خور دیده عشاق تو خاور
نه سرو سهی چون تو و نه لاله خودرو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.