ای نگار از حد گذشت این فتنه و بیداد تو
کی توان فریاد کرد از جور بی بنیاد تو
فتنه و بیداد کن جانا که بر تو فتنه ام
همچو بر تو فتنه ام بر فتنه و بیداد تو
تا تو ایدلبر بشادی زی کله دوزی شدی
خود کلاه مغ نداند دو تن استاد تو
گر من از چشم تو خواهم دور شد یک چشم زد
چشم من باد آژده از سوزن پولاد تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به محبوب خود میگوید که فتنه و بیداد او از حد گذشته و نمیتواند از ظلم او فریاد بزند. او خود را فریبخوردهای میداند که تحت تأثیر جذبه محبوبش قرار گرفته و همچنان عاشق اوست. شاعر اشاره میکند که محبوب او بهگونهای در زندگیاش تأثیر گذاشته که دیگر هیچ چیز جز او برایش اهمیت ندارد. حتی اگر بخواهد از او دور شود، با چشم زدن نمیتواند، چون دلبستگیاش مانند سوزنی است که به شدت در قلبش فرو رفته است.
هوش مصنوعی: ای محبوب، شدت فتنه و ظلم تو فراتر از هر حد و اندازهای است، چگونه میتوان از ستم بیاساس تو فریاد زد؟
هوش مصنوعی: عزیزم، تو باعث تحریک و آشفتگی من هستی، همانطور که خودت در وجود من آشفتگی و اضطراب میافزایی.
هوش مصنوعی: به هنگامی که تو به خوشحالی به دیدار یار میروی، خودت را از مشکلات و زحمتها دور کن. دو نفر از بهترین معلمان، راهنماییهای تو را به خوبی درک نمیکنند.
هوش مصنوعی: اگر من از نگاه تو فاصله بگیرم، کافی است که یک نگاه کنی تا چشمانم به خاطر تیرگی و درد جدایی از تو، همچون سوزنی تیز و سخت، بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای همه انصافجویان بندهٔ بیداد تو
زاد جان رادمردان حسن مادرزاد تو
حسن را بنیاد افگندی چنان محکم که نیست
جز «و یبقی وجه ربک» نقش بیبنیاد تو
بلفضولانرا سوی تو راه نبود تا بود
[...]
ای فلک کز جور و بیدادست و کین بنیاد تو
عیش را بنیاد کندی وای از بیداد تو
زاتش هستی نشد روشن درین تاریک بوم
شمع تابانی که دورانش نکشت از باد تو
تیشهٔ بیداد و ظلمت ریشهٔ مخلوق کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.