ای جفت دل من از تو فردم
وی راحت جان ز تو بدردم
تا با دل و جان من تو جفتی
من از دل و جان خویش فدم
رنجی که من از پی تو دیدم
دردی که من از غم تو خوردم
بر گوی و بیازمای یکبار
تا بشناسی که من چه مردم
من شاخ وفا و مردمی را
کی چون تو گسسته بیخ کردم
داری دل و جان دهم بعشقت
در ششدر اوفتاده نردم
ای سیمین سرو در فراقت
چون زرین فال زار و زردم
بیجاده لبا زفرصت تست
رخساره چو کهربای زردم
با لشگر هجر تو همه سال
ز امید وصال در نبردم
با آتش و آب دیده و دل
گردد ز تو جوی با دو گردم
زان آب چو خاک خارمندم
آتش همچو باد سردم
عشق تو بجان شگرد دارم
تا عمر بسر شود شگردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و درد فراق و غم ناشی از دوری معشوق صحبت میکند. شاعر به محبوب خود میگوید که از چشیدن رنج و درد عشق او چه سختیهایی را متحمل شده و از او میخواهد یک بار به عشق و وفای او بیاندیشد تا واقعیات را درک کند. او مینویسد که حتی اگر در وضعیت سختی قرار داشته باشد، همچنان آماده است تا برای عشق محبوبش فداکاری کند. شاعر احساسات عمیق خود را با استعارههایی چون آتش، آب، و خاک بیان میکند و نشان میدهد که زندگیاش همواره در نبردی از امید به وصال محبوب بوده است. به طور کلی، این شعر نشاندهنده عواطف عمیق و طاقتفرسا در عشق و فراق است.
هوش مصنوعی: ای همراه و همدم من، من از تو جدا نیستم و راحتی جانم از تو به درد آمده است.
هوش مصنوعی: من تمام وجودم را فدای تو میکنم، زیرا تو با دل و جان من هماهنگی.
هوش مصنوعی: رنج و دردی که من برای تو تحمل کردم و از غم تو به وجود آمد، بسیار عمیق و شدید است.
هوش مصنوعی: به دقت به من گوش کن و یک بار امتحانم کن تا متوجه شوی که من چه شخصیتی دارم.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم وفا و دوستی را که به تو پایبند بودند، از ریشه قطع کنم؟
هوش مصنوعی: من تمام دل و وجودم را به عشق تو میدهم، هر چند که در این بازی عشقی درگیر شدهام.
هوش مصنوعی: ای درخت خوشفرم و زیبا، در دوریات مانند طلا غمگین و پژمردهام.
هوش مصنوعی: اگر تو برای دیدار من فرصت داری، چهرهام چون کهربای زرد زیباست.
هوش مصنوعی: در هر سال به خاطر جدایی تو، همیشه در آرزوی وصال و دیدار تو با امید و تلاش، میجنگم.
هوش مصنوعی: با آتش و آب چشمان و دل من به شوق تو در میآید و به دور تو میچرخد.
هوش مصنوعی: از آن آب، مانند خاک، خار و آزار میبینم، و همچون باد، احساس سردی و خاموشی دارم.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که عمرم به سر برسد، عشق تو را در دل دارم و به آن پایبند هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهره زده پشت و گاه جستن
باشد فلکش چو مهره بر دم
کز زلزله سمش بریزد
از سنبله سپهر، گندم
با لعل تو غنچه گر زند دم
بادش بدرد دهن به یک دم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.