آراسته بعید برون آمد آن نگار
از فرق تا قدم همه آرایش بهار
با صورتی که هر که بر او بنگرید گفت
بادش بهار برخی ره عید برخی آر
برخاسته ز خیل ملایک ازو نفیر
وز قامتش قیامتی از سرو جویبار
آمد بعیدگاه چو سرو آن بچهره گل
بر برق چون براقی گلگون شده سوار
گل بود بار سرو چو آن بت پیاده شد
وانگه که شد سوار گل آورد سرو بار
تیر و کمان قبضه و بازوش را یکی
تیر و کمان غمزه و ابروش را هزار
پیش از نماز عید بقربان گشاد دست
وز تیر غمزه کرد دل عاشقان فکار
این رسم نو که دید که پیش از نماز عید
قربان بتیر غمزه کند لعبت تتار
گفتم بتیر غمزه چو قربان عاشقان
آیین نو نهادی و این بودت اختیار
از بهر تیر بازو قربان پدید کن
گفتا پدید نیست بداندیش افتخار
فرزند پادشاه دهاقین علی که هست
عالی محل و قدر بنزدیک شهریار
خورشید آسمان معالی و مرتبت
کز نور روی اوست منور همه دیار
خورشیدوار نور دهد بر همه جهان
جمشیدوار چون بنشیند بصدر بار
خورشید را ببرج محل چون بود شرف
او را شرف زیادت از آن دان هزار بار
از قدر بر مثال سپهر است سرفراز
وز حلم بر مثال زمین است بر دیار
دستش با بر نیسان ماند گه سخا
گر باشد ابر نیسان ز رنجش و زر نثار
هست از نسیم خلق وی آورده خلق را
شاخ درست دولت و اقبال برگ و بار
انعام و بر برحسب رزق خلق کرد
در بنده پروریدن او را نه اختیار
ای بیشمار دولت و اقبال یافته
در روزگار دولت تو اهل روزگار
در هر یکی رسیده زتو جود بی قیاس
وز هریکی رسیده بتو شکر بیشمار
آنی ز مهتران که نیاید بنام نیک
پار تو زین کنار جهان تا بدان کنار
زان تا بنام نیک برانی جهان ترا
از مهر دایه وار بپرورد در کنار
گر یار نیک خواهی شو نیکنام باش
تنها نماند آنکه بود نام نیکش یار
مهتر بسی است لیک نه همچو تو کامران
گلها بسی بود نه همه همچو کامگار
در باغ مهتری چو گل کامگار باش
تا نیکخواه بوی برد بدسگال خار
آیین عید کردی جشن بهار ساز
هم در بهار خانه چو بتخانه بهار
آواز ده بساقی و این بیت را بخوان
خیز ای بت بهشتی آن جام می بیار
اردیبهشت ماه بسر بر بیک صبوح
کاردی بهشت کرد جهانرا بهشت وار
با مطرب هزار نوا باده تو نوش کن
در موسمی که زاغ هزیمت شد از هزار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر به توصیف زیباییهای فیزیکی و روحانی یک دختر پرداخته است که او را به بهار و گل تشبیه کرده است. این دختر با ظاهری دلنشین و جذاب مانند گل در میان سروهای بهاری به نظر میرسد. او به قدری زیباست که هر کسی با دیدن او احساس شادی و شگفتی میکند. شاعر همچنین به قهرمان و قدرتمندی او اشاره میکند که در یک روز عید، با تیر غمزهاش دل عاشقان را نشانه میگیرد و آن را به قربانی تبدیل میکند. در ادامه، صحبت از نیکنامی، مقام و بزرگی اوست و شاعر به اهمیت نیکو نامی و رفتار نیک اشاره میکند. او از عید به عنوان فرصتی برای جشن و شادی یاد میکند و امیدوار است که در هر حال انسانها به خوشی و نیکنامی دست یابند.
هوش مصنوعی: زیبایی خیرهکنندهای که آن معشوق از سر تا پا درخششی همچون بهار دارد، به طرز عجیبی همه را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که به او نگاه کند، گویی فصل بهار را دیده که عطر و زیبایی بهار در او وجود دارد و هر کس تفسیر خاصی از این زیبایی دارد.
هوش مصنوعی: از میان گروه فرشتگان، او برآمده است و از قامتش، همچون قیامت، جلوهای شگفتانگیز و زیبا به مانند درخت سرو در کنار جویبار به نمایش درآمده است.
هوش مصنوعی: یک جوان زیبا و خوشچهره، مانند درخت سرو بلند و استوار، با ظاهری درخشان و پرشکوه به یک مکان خاص وارد شد. چهرهاش به رنگ گلهای سرخ و شفاف میدرخشید و حالتی باشکوه به او بخشیده بود.
هوش مصنوعی: وقتی که آن بت زیبا (که نماد دلربایی است) از دور به سمت گل آمد، در آن لحظه گل به مانند سرو در کنار او ایستاده بود. اما وقتی که آن بت سوار شد و به حرکت درآمد، گل نیز در کنار سرو به حرکت درآمد و به سوی او آمد.
هوش مصنوعی: تیر و کمان به عنوان ابزار قوی و مؤثر در نظر گرفته شدهاند، اما در مقابل زیبا و دلربا بودن ابروها و نگاههای معشوق به قدری تاثیرگذار است که افسونگری آن را نمیتوان با هیچچیزی مقایسه کرد. نگاه معشوق به تنهایی صدها تیر و کمان قدرت دارد و میتواند دلها را به تسخیر درآورد.
هوش مصنوعی: قبل از نماز عید قربانی، دست به دعا بلند میشود و نگاههای عاشقانه، دل عاشقان را در اندیشه و فکر فرو میبرد.
هوش مصنوعی: این طرز جدیدی که مشاهده میشود، این است که قبل از نماز عید قربان، معشوقهی معرکهگیر با یک تیر چشمی خود را جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: به او گفتم که با ناز و چشمکهایش، عشق را به شکلی نو معرفی کرده است و این خود نشانهای از ارادت و انتخاب عاشقان است.
هوش مصنوعی: به خاطر تیر اندازی (مهارت) خود قربانی (فداکاری) کن، ولی او گفت: همانا چیزی درخور افتخار از افکار بد بر نمیخیزد.
هوش مصنوعی: فرزند پادشاه، دهاقین علی، در مکان و مقام خود بسیار والا و ارجمند است و در نزد شهریار از اعتبار بالایی برخوردار است.
هوش مصنوعی: خورشید آسمان، نشانهای از بزرگی و مقام والای اوست که به واسطه نور چهرهاش، تمام سرزمینها را روشن کرده است.
هوش مصنوعی: نور و روشنی همچون خورشید به همه جهان میتابد، و وقتی جمشید در صدر (مقام والای) بار بنشیند، این نور بیشتر نمایان میشود.
هوش مصنوعی: خورشید باید در آسمان بالا باشد تا به مقام و احترامی برسد، اما مقام و شرافت او از این موقعیت نیز بسیار بیشتر است و میتوان هزار بار این شرافت را بالاتر از آن دانست.
هوش مصنوعی: از منزلت و ارزش انسان به عظمت آسمان میتوان پی برد و از بردباری او میتوان به فضای آرام و وسیع زمین اشاره کرد.
هوش مصنوعی: دستش در تیرگیهای بهار هنوز گیر کرده، اما اگر سخاوت و بخشش باشد، ابر بهاری از ناراحتی و هزینهها نمیگذرد.
هوش مصنوعی: از نسیم وجود او، خوشبختی و رونق به مردم داده شده و مانند شاخهای پرثمر، برکت و خوشی برایشان به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: خداوند موجودات و نعمتها را بر اساس نیاز و روزی مردم آفرید و در پرورش انسانها، اختیاری برای خودشان قائل نیستند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در روزهای خوشبختی و موفقیت به سر میبری، تو در واقع مایهی برکت و نعمت در دوران خود هستی.
هوش مصنوعی: هر یک از نعمتهایی که از جانب تو به من رسیده، به قدری بینظیر و نیکو است که شایستهی قدردانی بسیار زیادی از من میباشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیا به نام نیکو و خوشنامی مشهور نباشد، مانند کسی است که از یک طرف دنیا به طرف دیگر میرود، اما اثر خوبی از او باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: از همان ابتدا که با نام نیک خود را به جهان معرفی کنی، جهان تو را مانند دایهای مهربان پرورش خواهد داد و در کنار تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر دوست خوبی میخواهی، باید خودت را به خوبی معروف کنی؛ زیرا کسی که نام نیکش را دارد، تنها نمیماند.
هوش مصنوعی: بسیاری از بزرگترها وجود دارند، اما مانند تو موفق نیستند. گلها نیز فراواناند، اما همه مانند تو کامیاب نیستند.
هوش مصنوعی: در باغی که مربی توست، مانند گلی خوشبخت و شاداب رفتار کن، تا انسانهای نیکو و مهربان تو را با خوبی یاد کنند و تو را از زخمها و ناگواریهای دیگران دور نگه دارند.
هوش مصنوعی: در روز عید، با جشن و سرور به استقبال بهار برو و در خانهات همانند یک معبد زیبا و با طراوت بهار را جشن بگیر.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و با صدای خود ما را به شادابی دعوت کن و این شعر را بخوان. ای معشوقه بهشتی، برخیز و آن جام می را بیاور.
هوش مصنوعی: در اردیبهشت ماه، با نوشیدن شرابی خاص، بهشتی برای خود ساختی که جهان را به شکل بهشت درآورد.
هوش مصنوعی: در زمانی که زاغ به سفر میرود و دیگر در اینجا نیست، با نوازنده موسیقی هزاران آهنگ بشنود و شراب بخورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.