گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۱ - دوری

 

بخدائی که پس از طاعت او

نیست چون خدمت تو بندگیی

که مرا بیتوهمه جمع شدست

هر کجا بود پراکندگیی

بی تو از زندگی خود خجلم

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - پایداری

 

خداوندا چنین گفتست حاسد

که می‌باشد مرا جای دگر رای

به معبودی که مستغنی است ذاتش

ز خواب و خورد و فرزند و زن و جای

که گر تا ره به دهلیز تو دانم

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - نام نکو

 

اندر این عهد که قحط کرمست

بنه از نام نکو انباری

صیت احسان ببهائی اندک

میفروشند بخر بسیاری

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۴ - سوم چه فرمائی

 

بزرگوارا در انتظار بخشش تو

نمانده است مرا طاقت شکیبائی

سه چیز رسم بود شاعران طامع را

نخست مدح و دوم قطعه تقاضائی

اگر بداد سوم شکرا اگر نداد هجا

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - نکبت جهان

 

اگر شلواربند مادر تو

چو بند سفره تو بسته بودی،

نزایید آن جلب تو قلتبان را

جهان از نکبت تو رَسته بودی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - وفا

 

چیست از نیکوئی که نیست ترا

ای دریغا گرت وفا بودی

وای بر عاشقان بیچاره

اگر این حسن را بقا بودی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - ابر کمانگیر

 

زهی ابری که شرق و غرب عالم

ز راه دیده در لولو گرفتی

ز بهر تیر باران زمین را

کمان سام در بازو گرفتی

چو دست رکن دین خواهی که باشی؟

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸ - بیچاره آدمی

 

دی هر که دید سلطنت و کار و بار تو

گفت از تعجب اینت ستمگاره آدمی

و امروز هر که عجز تو بیند بدینصفت

گوید همی بدرد که بیچاره آدمی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - مرگ و سوگ

 

از مرگ تو نشست بهر گوشه ماتمی

وزسوگ تو بخاست زهر کلبه شیونی

زین سهمگین مصیبت وزین سهمناک مرگ

آتش فتاد دردل هر سنگ و آهنی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۰ - در جواب رشیدالدین وطواط

 

خدایگان افاضل رشید دولت و دین

جهان سروری و عالم هنرمندی

زبیم آنکه خداوند را ملال بود

دراز می نکنم شرح آرزومندی

ایا بلطف بفرزندیم پذیرفته

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۱ - یک دل – بادودل

 

دو یار اربیک جای میداشتی

که یکدم یکی را بنگذاشتی

نه این ازتو آزرده بود و نه آن

نه جنگی میان بود و نه آشتی

نه زخم جفائی یکی یافتی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - دل گشا

 

دل گشائی چو قبا درپوشی

جان ببندی چو دهن بگشائی

تو بر آیینه نهی صد منت

پس رخ خویش بدو بنمائی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۱ - قطعه

 

بدان خدای که بیرنگ نقش انسان را

ز روی قدرت بر سطح آب زد پرگار

که تا ز خدمت تو دور مانده ام ناکام

مرا نه دیده بخفت و نه بخت شد بیدار

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۶
۷
۸
sunny dark_mode