گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان

 

ای روی تو عید عالم جان

خلقی ز تو روزه دار حرمان

خون ریختن اختیار کرده

بر کیش غم تو، عید قربان

تا گشته قلندران راهت

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - مدح قزل ارسلان

 

چو شب وقایه برانداخت، از رخ گردون

نهاد کام، عروس افق ز حجله برون

هلال پرده ی هاله بسوخت چون لیلی

خروس پرده ی ناله بساخت چون مجنون

ترنج زرد ز نخل سپهر بر مشرق

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - مدح الغ جاندار نور الدین حسن

 

مملکت خوش سر برآورد از وسن

کی الغ جاندار نورالدید حسن

استقامت یافت زو عالم چنانک

زلف خوبان هم نمیگیرد شکن

آسمان را در کفن پیچد چو میغ

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - تاسف از درگذشت عمادالدین مردانشاه بن فخرالدین عربشاه

 

صدر و گاه فلک و جاه تهی ماند زماه

جگر شب، رخ خورشید براندود زآه

مردم دیده عزت شد و کاری است سپید

هر که چون مردم دیده نکند جامه سیاه

وای، کان غنچه نوبار فرو ریخت زبار

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - مدح عمادالدین مردانشاه فرزند فخرالدین عربشاه

 

مطرب سماع برکس و ساقی شراب ده

ایام را بمال و فلک را جواب ده

در راه خاک پاشدن با دست نرم و ننگ

این را در آتش افکن و آن را در آب ده

در جام ابر صورت اگر هست قطره ئی

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷ - مدح خواجه اثیرالدین تورانشاه وزیر

 

زادک الله جمالا، تو گر آئی ای ماه

وقفه ای کن که جهان را بلغ السیل زباه

راز در دمدمه آمد، ز رخ راز بپاش

روز در عربده آمد ز شب زلف بکاه

باد را سایس زلف تو، درآورد به بند

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - مدح سلطان رکن الدین ابوطالب طغرل بن ارسلان سلجوقی (قسیم امیرالمؤمنین)

 

ای کعبه سپهرت، تا کعب پا رسیده

شرعت خطاب کرده، ای رکن کعبه دیده

در سایه نجیبت آن لاغر سبک پر

جان بال بر کشاده دل بال و پر بریده

آن عنکبوت هیئت چابک قدم گه کفش

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - وصف شمع و مدح جمال الدین محمود بن عبداللطیف بن محمد بن ثابت خجندی از رؤسای شافعیه اصفهان

 

ای شمع زردروی، که با اشک دیده‌ای

سر خیل عاشقان مصیبت رسیده‌ای

فرهاد وقت خویشی، می‌سوز و می‌گداز

تا خود، چرا ز صحبت شیرین بریده‌ای

یک شب سپند آتش هجران شوی چه باک

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - مدح عماد الدین طغلوا. والی همدان

 

ای سپهری که چو خورشید، جواد آمده‌ای

در دل و دیده سویدای سواد آمده‌ای

هر نفس تازه کند عقل به مدح تو بیاض

تا تو در حیز این کهنه سواد آمده‌ای

شغل مدح تو بدان باز گذاریم که تو

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - مدح سلطان رکن الدین ارسلانشاه بن طغرل

 

همای چتر فلک سای ارسلانشاهی

که باد سایه ی چترش ز ماه تا ماهی

کشید رخت بر این آشیان، ز اوج ظفر

شکار کرده هر اقبال را، که میخواهی

گرفته روی ممالک ز تیغش آرایش

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - مدح امیر فخرالدین زنگی از امرای سلطان محمد سلجوقی

 

شها، ز چشمه تیغ تو چرخ نیرنگی

بشست دامن دوران بآب یکرنگی

جهان رو به دستان، چه سک بود که کند

بعهد تو ز درون خیری و برون رنگی

فلک، حمایل تدویر کهگشان در بر

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - مدح اثیرالدین تورانشاه

 

نصیب یافت جهان از سعادت کبری

بفر مقدم میمون خواجه دینی

علی الخصوص دیاری که بود پیشه او

چو عاشقان بوصول و چو ناقه ها بقذی

ضمیر غنچه مجلس دوام داده رضا

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - مدح سلطان قزل ارسلان سلجوقی

 

ای یافته هر آنچ بدو داده و هم ورای

وز دولت اتابک، از یاری خدای

سیفی که پاکشیده شدی از نیام ملک

فتنه فکنده سر شد و باطل بریده پای

تیغ سداب رنگ تو آمد سداب طبع

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - مدح خواجه اثیرالدین نورانشاه

 

ای برویت چشم روشن اختر نیک اختری

آفتاب مهترانی آسمان مهتری

هرکه فرزند جهان ناقصت خواند خطاست

چون تو، در وصف کمال خود جهان دیگری

نفس تو با ما، در این جای وز رشک جاه تو

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - تهنیت میلاد یکی از وزراء

 

بر تخت اوج رفت درخشنده اختری

زندان کار شکست فروزنده گوهری

بگشاد اگرچه بود شه مالک زمان

رضوان گلستان جنان بر جهان دری

این درقه ی مکوکب کردون فیل رای

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - مدح خواجه امام صفی الدین اصفهانی

 

ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی

نقشی کجا چو قامت آن دلربا کشی

بر فرق خاک تیره در دست آب پاک

ز آنروی آبدار گل لعل آتشی

زلفی چنانک، شام سر آسیمه بر شفق

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - مدح فخرالدین عربشاه

 

خه خه تبارک الله ای ماه تو بجائی

کم زانکه هر مه آخر روئی بمانمائی

دل راز شست محنت جانرا ز دست انده

بی زلف بسته ی تو نبود همی رهائی

جانا بخاک پایت کو دستی تمام دارد

[...]

اثیر اخسیکتی
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode