پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده
صبحدم، صاحبدلی در گلشنی
شد روان بهر نظاره کردنی
دید گلهای سپید و سرخ و زرد
یاسمین و خیری و ریحان و ورد
بر لب جوها، دمیده لالهها
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو
بطرف گلشنی، در نوبهاری
گلی خودرو، دمید از جو کناری
درخشنده، چو اندر درج گوهر
فروزنده، چو بر افلاک اختر
بدو گل گفت، کای شوخ سبکسار
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ
گل سرخ، روزی ز گرما فسرد
فروزنده خورشید، رنگش ببرد
در آن دم که پژمرد و بیمار گشت
یکی ابر خرد، از سرش میگذشت
چو گل دید آن ابر را رهسپار
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم
گلی، خندید در باغی سحرگاه
که کس را نیست چون من عمر کوتاه
ندادند ایمنی از دستبردم
شکفتم روز و وقت شب فسردم
ندیدندم به جز برگ و گیا، روی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۴ - گلهٔ بیجا
گفت گرگی با سگی، دور از رمه
که سگان خویشند با گرگان، همه
از چه گشتستیم ما از هم بری
خوی کردستیم با خیرهسری
از چه معنی، خویشی ما ننگ شد
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
دزد عیاری، بفکر دستبرد
گاه ره میزد، گهی ره میسپرد
در کمین رهنوردان مینشست
هم کله میبرد و هم سر میشکست
روز، میگردید از کوئی بکوی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ
شنیدستم که اندر معدنی تنگ
سخن گفتند با هم، گوهر و سنگ
چنین پرسید سنگ از لعل رخشان
که از تاب که شد، چهرت فروزان
بدین پاکیزهروئی، از کجائی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتهٔ رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
دید موری طاسک لغزندهای
از سر تحقیر، زد لبخندهای
کاین ره از بیرون همه پیچ و خم است
وز درون، تاریکی و دود و دم است
فصل باران است و برف و سیل و باد
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - نا آزموده
قاضی بغداد، شد بیمار سخت
از عدالتخانه بیرون برد رخت
هفتهها در دام تب، چون صید ماند
محضرش، خالی ز عمرو زید ماند
مدعی، دیگر نیامد بر درش
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل
نوگلی، روزی ز شورستان دمید
خار، آن گل دید و رو در هم کشید
کز چه روئیدی به پیش پای ما
تنگ کردی بی ضرورت، جای ما
سرخی رنگ تو، چشمم خیره کرد
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۷۷ - ابیات پراکنده
خیال کژ به کار کژ گواهی است
سیاهی هر کجا باشد، سیاهی است
به از پرهیزکاری، زیوری نیست
چو اشک دردمندان، گوهری نیست
مپوش آئینه کس را به زنگار
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص
گفت با جوجه مرغکی هشیار
که ز پهلوی من مرو به کنار
گربه را بین که دم علم کرده
گوشها تیز و پشت خم کرده
چشم خود تا به هم زنی بردت
[...]