اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹
از بس که خورم بر جگر از طعنه سنانها
خون شد جگر ریش من از زخم زبانها
دانی که چه بس تیر نهان خوردهام از تو
پیش آی که تا باز دهم با تو نشانها
من با تو چه گویم که زمانی که تو آیی
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱
ای عشق تو آتش زده در خرمن جانها
وز سوز غمت سوخته دلها و روانها
خون شد دل عشاق ز دست الم عشق
شرح غم عشق تو برونست ز بیانها
از شوق جمال تو دل چرخ پرآتش
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در منقبت علیبن موسیالرضا علیهالسلام
ای شانهکش طره نعت تو زبانها
وی دانهکش خرمن مدح تو بیانها
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۶
کم نیست جگرداری پیران ز جوانها
کار دم شمشیر کند پشت کمانها
مفتاح نهانخانه اسرار، خموشی است
تا چند بگردی چو زبان گرد دهانها؟
گویایی جانهاست به گفتار تو موقوف
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱
ای آینهٔ حسن تمنای تو جانها
اوراق گلستان ثنای تو زبانها
بیزمزمهٔ حمد تو قانون سخن را
افسرده چو خون رگ تار است بیانها
از حسرت گلزار تماشای تو آبست
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲
ای داغ کمال تو عیانها و نهانها
معنی به نفس محو و عبارت به زبانها
خلقی به هوای طلب گوهر وصلت
بگسسته چو تار نفس موج، عنانها
بس دیده که شد خاک و نشد محرم دیدار
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳
ای گرد تکاپوی سراغ نو نشانها
وامانده اندیشهٔ راه تو گمانها
حیرت نگه شوخی حسن تو نظرها
خامش نفس عرض ثنای تو زبانها
اشکیست ز چشم تر مجنون تو جیحون
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱
ای نام خوشت جوهر شمشیر زبانها
پیوسته ازاین سلسله زنجیر بیانها
روز ازل از بهر نثار قدم تو
محزون شده در مخزن دل نقد روانها
آن دم که نبود از غم و شادی اثری بود
[...]