سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴
ای باد به کوی او گذر کن
معشوق مرا ز من خبر کن
با دلبر من بگو که جانا
در عاشق خود یکی نظر کن
چوبی که ز هجر تو بود خشک
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
فرقم ز گلاب اشک تر کن
عطرم ز شمامهٔ جگر کن
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - در مدح احمد عمر گفته از غزنین فرستاد
ای باد سپیده دم سفر کن
یک چند رفیقی قمر کن
با نغمت زهره همنفس باش
درصورت مشتری نظر کن
از خاک بهشت بوی بردار
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶۰
یک لحظه به سوی ما گذر کن
وز لطف به حال من نظر کن
آزار دلم مجوی ازین بیش
از آه چو آتشم حذر کن
این تندی و تیزی ای جفا جوی
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۶
ای دل ز جهان ، جهان گذر کن
در عالم عاشقی سفر کن
از خلوت صومعه برون آی
در گوشهٔ میکده مقر کن
در بحر محیط حال حل شو
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۷
در چشم پر آب ما نظر کن
هر سو برو و ز ما خبر کن
سودای میان تهی چه داری
رندانه بیا ز سر به در کن
خاک کف پای عاشقان شو
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱۴
در صورت و معنیش نظر کن
می بین همه و مرا خبر کن
خواهی که رسی به نعمت الله
بر درگه سیدم گذر کن
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۶
در صورت و معنیش نظر کن
می بین همه و مرا خبر کن
خواهی که رسی به نعمتاللّه
بر درگه سیّدم گذر کن
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - گذاشتن مجنون ناقه بچه دار را که در وقت استغراق وی در محبت لیلی به سوی بچه خود باز می گشت و از لیلی دور می انداخت
در راه وفا قدم ز سر کن
وآیین جفا ز سر به در کن
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - دیدن جوانی از ثقیف لیلی را در راه کعبه و عاشق شدن بر وی و نکاح کردن وی
در حالت او و من نظر کن
وین وسوسه را ز دل به در کن
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - شنیدن مجنون شوهر کردن لیلی را و اضطراب نمودن وی از آن
ای باد به سوی او گذر کن
وز من به جمال او نظر کن
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » در هجو ملا فهمی
گفتم که حدیث مختصر کن
وین عربده با کسی دگر کن
در هم نشوی ز گفته ما
اینها عرضیست معتبر کن
گفتم که تو شیشه باز داری
[...]
عرفی » ترجیع بند
سرو از سرناز جلوه گر کن
برما بغلط یکی گذر کن
ای خرمن گل که میخرامی
بر سوخته خرمنی نظر کن
غافل مگذر که سوخت جانم
[...]
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۶ - صفت منجّم
یک ره به دل حزین گذر کن
در خانه ی طالعم نظر کن
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۸ - اندرز به شاه صفوی
عبرتکدهٔ جهان نظرکن
سودای هوا ز سر بدر کن
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - وداع حضرت علیاکبر با مادر(ع)
رو سوی حکایت دیگر کن
خاکی دگر از عزا به سر کن