گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

رادی بر تو پوید چون یار بر یار

بخل از تو نهان گردد چون دیو زیس

فرخی سیستانی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۹ - در توحید و مناجات ومنقبت پیغمبر «ص» و امیرالمؤمنین «ع» و مدح منتجب الدین حسین بن ابوسعد ورامینی «ره» گوید

 

ای خالق هر جانور و رازق هرکس

لبیک و سعدیک تعالی و تقدس

مردان ترا آه چه در روز و چه در شب

میدان ترا راه، چه از پیش و چه از پس

توحید تو پاکست نکوبد در هر دل

[...]

قوامی رازی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۸

 

خواهی که بهین کار جهان کار تو باشد

زین هردو یکی کار کن از هر چه کنی بس

یا فایده ده آنچ بدانی دگری را

یا فایده گیر آنچ ندانی ز دگر کس

انوری
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - مدح ملک مظفرالدین قزل ارسلان

 

کوی ظفر اقبال تو بر بود ز هرکس

المنته لله تعالی و تقدس

اثبات کرامات تو را حجت ظاهر

آنرا که دل و دیده بیناست همین بس

کز، یک اثر عزم تو مردود بماندند

[...]

اثیر اخسیکتی
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

بیندیش و آن‌گه بر آور نفس

و زآن پیش بس کن که گویند بس

سعدی افتاده‌ایست آزاده

کس نیاید به جنگ افتاده

سعدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴٧١

 

دیگر نروم بر در مخلوق ازین پس

آسیمه سری تا بکی امبارم ازین پس

جمعیت خاطر چو بود کنج خرابم

خرمتر ازین قبه مینای مقرنس

زین پس من و یاری که قدر است چو تیرم

[...]

ابن یمین
 

شاه نعمت‌الله ولی » متفرقات » وله ایضاً

 

مسجود ملایک شد و لشکر‌کش ارواح

زان روح مقدس

شاه نعمت‌الله ولی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

 

کاشانه نشین عشوه گری را چه کند بس؟

بی فتنه سر رهگذری را چه کند بس؟

بگداخت دل از ناله مگر این همه بس نیست

بیهوده امید اثری را چه کند بس؟

کیموس مپیمای و ز اخلاط مفرمای

[...]

غالب دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی

 

غیرت نه همین لازم عشقست که لیلی

از رشک نخواهد که به مجنون نگرد کس

رضاقلی خان هدایت
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱

 

با فر خداوند تعالی و تقدس

از لوث زلل پاک کن این خاک مقدس

در دولت شاهی که در این کاخ مسدس

با تاج مرصع شد و با تخت مقرنس

پرداخت صف باغ ز هر خار و ز هر خس

[...]

ادیب الممالک
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

دیگر نکند هو، نزند جفته «مدرس»

در سالون مجلس

میرزاده عشقی
 
 
sunny dark_mode