امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶
تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت
از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت
اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند
دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت
دیوار ترا من حله خار نخواهم
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۳
از عکس خود آن آینه رو بس که حیا داشت
در خلوت آیینه همان رو به قفا داشت
چون معنی بیگانه که وحشت کند از لفظ
همخانه دل بود و ز دل خانه جدا داشت
از بی ثمری سبز درین باغچه ماندم
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳
در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت
خاکم چه بهاران و چه دی، مهر گیا داشت
در مرگ من آن زلف چرا موی نژولید؟
یک دلشده از سلسلهٔ اهل وفا داشت
غیر از دل ما کز سر کونین گذشته ست
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳
خوش آنکه، دلم در شکن زلف تو جا داشت
بخت سیهم، خاصیت بال هما داشت
گر عشق ندادی به غمش نقد دو عالم
در مصر وفا، یوسف ما را که بها داشت؟
می ربخت به بر، طرّهء آهم، همه سنبل
[...]
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷
آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت
یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت
زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی
پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت
آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم
[...]
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰
غم نیست که با اهل جفا مهر و وفا داشت
با اهل وفا از چه دگر جور و جفا داشت
از کوی تو آن روز که دل بار سفر بست
در هر قدمی دیده حسرت بقفا داشت
همچشمی چشمان سیاه تو نمی کرد
[...]
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم
این مجلس چارم، چه بگویم که چها داشت
(سلطان علما) داشت