گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳ - این قطعه در تاریخ مولود صاحب زاده برخوردار میرزا داراب بن عبدالرحیم خان خانان گفته شده

 

داراب دوم طفل فلک مهد جلی قدر

رخسار ظفر حسن کرم نور عقیده

نیک آمدی ای چشم جهانی به تو روشن

طالع گل اقبال ز مولود تو چیده

هر حرف پسندیده که در نسخه فضل است

[...]

نظیری نیشابوری
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۷

 

پژمرده بود حسن بت دست رسیده

رنگ گل ناچیده ندارد گل چیده

گر مردمک از گریه به صد آب بشوید

بیرون نرود نقش تو از پرده دیده

طغرای مشهدی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۲

 

تا سبزه به گلزار جمال تو دمیده

آراسته حسن تو به اوصاف حمیده

گویم به شب و روز من پشت خمیده

ای خال و خط زلف تو آرایش دیده

سیدای نسفی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۸

 

ابروی تو را تا قلم صنع کشیده

حیرت ز مه نو سر انگشت گزیده

خطی که نمایان شده بر گرد رخ او

صادق نفسی سورهٔ اخلاص دمیده

جان طرفه همایی است که بازش نتوان دید

[...]

سعیدا
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵۵

 

زیر رخشان گردن سیمین کشیده

صبحی است بلند از پس خورشید دمیده

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۸

 

سردار بست اسلحه بالای خمیده

وین آه کشیده

یغمای جندقی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۰ - در ستایش پادشاه علیین جایگاه محمدشاه غازی

 

ای برده غمت تاب ز دل خواب ز دیده

پیوند دل و دیده به یکبار بریده

برکشتن ما بی‌گنهی دست‌گشاده

ازکلبهٔ ما بی‌سببی پای‌ کشیده

ما را چه گناهست اگر زلف تو دامی

[...]

قاآنی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۷

 

زیر رخش آن گردن سیمین کشیده

صبحی است بلند از پس خورشید دمیده

تیغت به نیام است و کشد خلق، چه تشبیه

ابروی خمت راست به شمشیر کشیده

آنجا مژه سرگرم نظر بازی و اینجا

[...]

صفایی جندقی
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۰ - از خون جوانان وطن لاله دمیده

 

از خون جوانان وطن لاله دمیده

از ماتم سرو قدشان سرو خمیده

در سایۀ گل بلبل ازین غصه خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

عارف قزوینی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode