×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را
تو رفته به باد داده خرمن
من مانده چنین به کام دشمن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳۲
تا از بر تو جدا شدم من
یارب که غمت چه کرد با من
از دیدن تو ز دست رفتم
ای کاش ندیدمی ترا من
سیماب شدی و از خیالت
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۹ - داستان مایل شدن مجنون به یکی از خوبان قبایل و محبوبان شیرین شمایل و از غیرت التفات وی با دیگری دل از وی برداشتن و هر دو را به هم بگذاشتن
زانان چه کنم که چون رسم من
چون کوه کشند پا به دامن
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۸ - دلالت کردن بزرگان بنی عامر پدر مجنون را به آنکه یکی از معشوقان قبیله عرب را به نکاح مجنون درآرد تا آتش سودای او فرو نشیند
تا تن جان را بود نشیمن
من باشم و لیلی لیلی و من
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - در صحرا و دشت گردیدن مجنون و خطاب کردن وی با گردباد
بر کشتوران درین نشیمن
ویران ز تو صد هزار خرمن
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
جوری که رود ز دوست بر من
آن را مکشاد هیچ دشمن
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۱ - صفت نجّار
چون ارّه بود به چشم دشمن
از خار جفاش سینه ی من
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۵۰ - علامت مردخدا
دنیا شود ار خراب چون من
گردی ننشیندش به دامن
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر» » شمارهٔ ۵ - در مناجات گوید
از فعل بد ای خدای ذوالمن
ابلیس کناره جوید از من