×
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۳ - رفتن آن اعرابی به دیار لیلی و خبر وفات مجنون را به وی رساندن و اظهار کردن لیلی آن معنی را پیش از گفتن اعرابی
بی دایه خود ز دل کشم وای
صد بوسه زنم به خاک آن پای
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۵ - صفت خزان و فرو ریختن برگ جمال لیلی از شاخسار حیات و وصیت کردن که وی را در زیر پای مجنون به خاک کنند
دل را به خیال گل میارای
وین روزنه را به گل میندای
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۶ - در بی وفایی عالم و سرعت زوال حیات فانی
زآیینه خویش زنگ بزدای
راهی به حریم وصل بگشای
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب
گر می نشوی نکویی افزای
کم زن پی عیبناکیش رای
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۵ - صفت اتوکش
جانان چو در آتشم دهد جای
مانند اتو ز سر کنم پای
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۱ - صفت مسگر
گردد چو کشم ز کوی او پای
چون دیگ به روی آتشم جای
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۵ - در منقبت شاه سوار عرصهٔ لافتی سلام اللّه علیه
فردا هم ازین نهفته مأوای
کز خواب گران هوش فرسای
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی
سرها بینی کلاه در پای
در مشهد مرتضی زمین سای
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی
این دایره کی نشیند از پای
این نقطه چگونه خیزد از جای
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر» » شمارهٔ ۵ - در مناجات گوید
مستم ز می وصال فرمای
و آن گاه درم ز هجر بگشای