×
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
روبه با وی به سرفرازی
هر دم گفتی به طنز و بازی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
چون دست ز شغل کار سازی
بگشاد زبان به دلنوازی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۰ - خبر یافتن اعرابی از حال مجنون و به زیارت وی رفتن و چند روز با وی بودن و اشعار یاد گرفتن
در عرصه عشق پاکبازی
در نکته شعر سحر سازی
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
نازان به تو باد سرفرازی
تیغ تو کند به فتح بازی
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
گفتا نه دل و نه جان چه سازی؟
وین نرد محال با که بازی؟
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۳ - صفت شانه تراشی
عکس مژه اش ز روی بازی
از تخته نموده شانه سازی
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۴ - صفت چیت سازان
مانند بهار وقت بازی
کارش گل و برگ و شاخ سازی
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱۱ - مناجان
دانی منم آن گدای آزی
دست اَمَلَم به این درازی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۶ - نظامی گنجوی قُدِّسَ سِرُّه
کارِ من و تو بدین درازی
کوتاه کنم که نیست بازی