گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۲

 

آن ماه کو ز خوبی بر جمله می‌دواند

ای عاشقان شما را پیغام می‌رساند

سوی شما نبشت او بر روی بنده سطری

خط خوان کیست این جا کاین سطر را بخواند

نقشش ز زعفران است وین سطر سر جانست

[...]

۹ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۷

 

پیمانه ایست این جان پیمانه این چه داند

از پاک می‌پذیرد در خاک می‌رساند

در عشق بی‌قرارش بنمودنست کارش

از عرش می‌ستاند بر فرش می‌فشاند

باری نبود آگه زین سو که می‌رساند

[...]

۹ بیت
مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۸

 

چشم ز دوری تو دور از تو خون فشاند

دور فلک مبادا کاین شربتت چشاند

بر جور بردن من انصاف داد عالم

یارب که ایزد از تو انصاف من ستاند

از بیم چشم گفتم کان روی را بپوشان

[...]

۹ بیت
امیرخسرو دهلوی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۴

 

خواهد که خامه راهی در منزلی رساند

بر مَرکب مُرکّب بنشست تا براند

برخاست همچو ابری بی‌واسطه ز واسط

وز بحر هند گوهر بر روم می‌فشاند

از سوز سینه دودی چون شمع بر سر آید

[...]

۹ بیت
ناصر بخارایی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

با وصل گل رسیدن بلبل نمی‌تواند

لطفی کند مگر باد، بوئی به او رساند

بر هر ورق چمن را، بی حرف ماجرائی‌ست

کو عاشقی چو بلبل، تا ننوشته خواند

خواهم که جامه بر تن‌، چون غنچه چاک سازم

[...]

۵ بیت
ناصر بخارایی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۴۰

 

چرخم به قید و چنبر زین آستان کشاند

وز نعش کشتگانم با تازیانه راند

ور ساعتی بپایم خصمم بسر دواند

شکر فروش مصری حال مگس چه داند

۲ بیت
صفایی جندقی