رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۰
لنگ دوندهست، گوش نی و سخنیابگنگ فصیح است، چشم نی و جهان بین
تیزی شمشیر دارد و روش مارکالبد عاشقان و گونهٔ غمگین

خواجوی کرمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۱
کیست که گوید ببارگاه سلاطینحال گدایان دلشکستهٔ مسکین
سوختهئی کو که خون ز دیده ببارداز سر سوزم چو شمع بر سر بالین
در گذر ای باغبان که بلبل سرمستباز نیاید به غلغل تو ز نسرین
با رخ بستان فروز ویس گلندامکس نبرد نام گل بمجلس رامین
کی برود گر هزار سال برآیداز سرفرهاد شور شکر شیرین
عاشق صادق کسی بود […]
