انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵
جرم رهی دوستی روی تو
آفت سودای دلش موی تو
دل نفس عشق تو تنها زند
در همه دلها هوس روی تو
ناوک غمزه مزن آندان که او
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۲ - مقالت دوم در عدل و نگهداری انصاف
مه که شود کاسته چون موی تو
خنده زند چون نگرد روی تو
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷
ای مدد تیره شب از موی تو
روز مرا روشنی از روی تو
بر سر آنم که: شوم یک سحر
خاک نسیمی که دهد بوی تو
خاک شوم، تا مگر آرد مرا
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - فی التوحید و المعرفه
روی من و خاک سر کوی تو
چشم من و گوشه ابروی تو
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
تابد از اسباب و علل روی تو
واکند از هر چه نه حق خوی تو
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰
شب چو بمیرم بسر کوی تو
زنده شوم صبحدم از بوی تو
می گذری خنده زنان از برم
می نگرم گریه کنان سوی تو
تانگری جان و دل سوخته
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸
هر که کند منع من از روی تو
کاش به بیند رخ نیکوی تو
تیغ به روی تو کشیده است لیک
خون مرا ریخته ابروی تو
گریه ی خلق از تو ولی آب چشم
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۳۰ - شحنهٔ خراسانی
گر همه دانند وگرنه که هست
روی دل جمله جهان سوی تو
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
در که گریزم که ز دستت نهم
روی به هر سو بود آن سوی تو
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی
زیر و زبر پرتوی از روی تو
از همه پیدا رخ نیکوی تو