میرداماد » دیوان اشراق » مشرقالانوار » بخش ۱۱ - سبب نظم این دفتر
در صدف هر فنی آن در نهم
کش به زیارت برود در زیم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - روی مگردان ز کرم
ای چو گل افکنده هوس های تو
بر سر زر، لرزه بر اعضای تو
داری اگر اصل چو در یتیم
روی مگردان ز کرم چون سلیم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
راوی افسانه ی اهل کرم
طوطی پر ریخته، یعنی قلم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
کرد ز بس ظلمت شب اشتلم
قافله سررشته ی ره کرد گم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
گفت که برند سرش را ز تن
تا که شود مایده ی انجمنم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
چند کنی ای به سخاوت علم
همچو می از کیسه ی مردم کرم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در تعریف خر خریدن ساده لوح
گفت که ای خضر خجسته قدم
بودم از احشام یکی محتشم
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در تعریف خر خریدن ساده لوح
غنچه صفت شد ز کفم پنجه گم
چون مه نو، ناخن من گشت سم
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳۲ - مذمّت مدح خسان و فواید هجو ایشان و مذمّت شعرای طامع و کاذب
بس که چو نی هرکسشان داده دم
کرده شکمشان چو نی انبان، ورم
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳۲ - مذمّت مدح خسان و فواید هجو ایشان و مذمّت شعرای طامع و کاذب
شیشه قاروره نه و دمبهدم
کرده ز بول دگری پر، شکم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
روز و شبان بر رخ خیل وحشم
باز درش چون کف اهل کرم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
زد به سوی تربت حاتم قدم
گفت که ای شهره به جود و کرم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
قافله را داد فراوان نعم
خود بر آن مایده می خورد غم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
بود بر سفره فراوان نعم
در خور دست و دل اهل کرم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
بسکه بدل دارم ازین وام غم
خیز که در خاک نه، در آتشم
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - با دل پرخون و لب عذرخواه
رفت سوی تربت کان کرم
شمع صفت ساخته از سر قدم
حزین لاهیجی » مثنویات » مطمح الانظار » بخش ۱ - مثنوی مطمح الانظار
بود تو را خامهٔ مشکین رقم
ملک گشاتر، ز کیانی علم
خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۲
ای شده در دهر به دانش علم
وی زده بر مهر ز عنبر رقم
نامه اندوه زدایت رسید
شکوه کنان از من و رنج و الم
سلسله اش مرغ روان را چو دام
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۲۶
ز آشیان چرخ بهر صید مرغان حرم
دمبدم بال بگشاده ز هم