میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
صافی آبست ز آبگینه هویدا
یا رخ خوب تو شد در آینه پیدا
چو نان سنگی کز آب صاف نمودار
سنگ دلت از صفای سینه هویدا
خیز و در حجره را بمردم در بند
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸
شب دوشین که روز فرهی بود
مرا در بر یکی سر و سهی بود
شبی تاریک و خفته چشم اغیار
تو گفتی گیتی از مردم تهی بود
نه کس را آگهی بود از شب ما
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۴
عمر برآمد مرا به نیمه هفتاد
نیمی از عمر خویش دادم بر باد
حاصل این روزگار رفته بدستم
لختی افسوس ماند و لختی فریاد
این شکرین عمر نغز دلکش شیرین
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷
در دل ویران خیال رای تو مهمان
خانه مور است و بارگاه سلیمان
شمع بپروانه آتشین سخنی گفت
قصه ابطال بود عشق سلامان
پر مگس بود و عکس صورت سیمرغ
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱ - هوالعزیز
ای تو مسما و هر دو گیتی اسما
بادا اسما همه فدای مسما
نعت تو از ما تنزه است و تقدس
مدح تو از خود تبارک است و تعالی
ذره چه داند حدیث طلعت خورشید
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۲
روی مه آئینه جمال محمد
طلعت خورشید پایمال محمد
سایه ندارد که آفتاب فلک نیز
آمده در سایه ظلال محمد
خضر که خورد آب زندگی و بقا یافت
[...]