گنجور

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در نعت سید المرسلین صلی اللّه علیه و سلم

 

تمام انبیا این عز ندیدند

ز تو گفتند کل وز تو شنیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت صدیق رضی الله عنه

 

چو اصحاب اندر آن مشهد رسیدند

فرو برده یکی خاکش بدیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بسی رفتند و گفتند و شنیدند

که تا هر دو بدریائی رسیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

چو بیکاران آن کشتیم دیدند

بشهوة جمله مهر من گزیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

شه و لشکر چو گفتارش شنیدند

کرامات و مقاماتش بدیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

شدند آخر بسی منزل بریدند

دران ده سوی آن منزل رسیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام

 

زمانی بود و خلقی در رسیدند

میان صُفّه خوانی برکشیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد

 

چو القصه سپه در هم رسیدند

بیک حمله دو صف بر هم دریدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۲) حکایت ابرهیم علیه السلام با نمرود

 

بزرگانی که استغناش دیدند

نه شب خفتند و نه روز آرمیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۲) حکایت حسن بصری و رابعه رضی الله عنهما

 

حسن را چون ز راهی دور دیدند

ز پیش رابعه یک سر رمیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۲) حکایت حسن بصری و رابعه رضی الله عنهما

 

ز تو نگریختند از من رمیدند

مگر با خود مرا نااهل دیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱) حکایت بچّۀ ابلیس با آدم و حوّا علیه السلام

 

که بعد از توبه چون با هم رسیدند

ز فردوس آمده کُنجی گزیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۵) حکایت پسر صاحب جمال و عاشق شوریده حال

 

همه صحرانشینان می‌دویدند

بزیر خیمه سر در می‌کشیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۲) حکایت شبلی رحمة الله علیه

 

همه یاران او چون سنگ دیدند

ز بیم سنگ از پیشش رمیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چو آن جانها همه دنیا بدیدند

بجان و دل سوی دنیا دویدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چو موئی راه بر در می‌کشیدند

وگر هجده هزاران می‌بریدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چو این قسم ای عجب جنت بدیدند

بده جان از بر دوزخ رمیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

چو آن جانها خطاب حق شنیدند

ازان شادی خروشی برکشیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

نه دنیا را نه جنت را گزیدند

نه از دوزخ سر موئی رمیدند

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۸) حکایت ابراهیم ادهم با خضر علیه السلام

 

بزرگانی که سِرّ فقر دیدند

بملک نقد درویشی خریدند

عطار
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode