عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون
همی عیب کسی کان ناپدیدست
که حق داند که چونش آفریدست
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل
سخن با دردتر زین کس ندیدست
کزین هر بیت خونی میچکیدهست
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
ز ترّی آب حیوان ناپدیدست
که از شرم لبم ظلمت گزیدست
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
بسی نام وفا گوشم شنیدست
ولی هرگز ندیدم، تا که دیدست
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
زبانش بند مشکل را کلیدست
کسی شیرین سخنتر زوندیدست
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
که این دز جای دزدان پلیدست
ندیدم هرگز امّا این پدیدست
عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز
ز کشتن کار دختر را مزیدست
که دزدان غازیندو او شهیدست
عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
چنان زخمی بجان من رسیدست
که خوناب از مسام من چکیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳ - در اثبات عین الیقین فرماید
چو او جز ما دگر غیری ندیدست
همه من گفتم و او در شنیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
ریاضت مصطفی اینجا کشیدست
از آن جانان درون خود بدیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۱ - حکایت
کسی این جام معنی در کشیدست
که چون عطّار خود را سر بریدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۲ - در فنای خود و راه یافتن به مقام حق و موصوف شدن فرماید
اناالحق آنکه گفتست سر بریدست
کنون این داستان گفت وشنیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۵ - در جواب گفتن پسر پیر دانا را و اسرار گفتن فرماید
تو داری و تو گفتی آنچه دیدست
یقین جان تو این معنی شنیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
خوشا آن صبح کین جان دردمیدست
نمود عشق اینجا شد پدیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
بلای قرب را آدم کشیدست
که او آخر جمال دوست دیدست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
بلای قرب اسماعیل دیدست
که مراسحق با او سر بُریدست