گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

حقیقت محو شو چون خود نمودی

که چون خورشید در گفت و شنودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

در آخر فضل کردی ره نمودی

درم بُد بسته وانگه برگشودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

طلبکار تو و تو در وجودی

که پیش از آفرینش کل تو بودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

جمال بی نشانت چون نمودی

همه دل‌ها به‌یک ره در ربودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

درون جام راح کل نمودی

حقیقت جام دیدم هم تو بودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

جمال کعبه اینجاگه نمودی

دل خلقی ز دیدارت ربودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

تو مقصود جهانی و وجودی

که نزد عاشقانت بود بودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

گهی سالک بَرِ خورشید بودی

ابا او گفتی و از وی شنودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

گهی در شیث پیش پیر بودی

ابا او گفتی و از وی شنودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

سوی خاکی و اسرار وجودی

عیانِ ذات را سرّی نمودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت در یکی شان کل نمودی

ز هر معنی دَرِ ایشان گشودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

تو دیداری از آن خورشید بودی

که سرتاسر ز نور خود نمودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید

 

تو در کون و مکان اسرار بودی

که سرّ خود در این برهان نمودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

همه او دیدی و از وی نمودی

ابا او گفتی و از او شنودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

از اوّل تا بآخر در نمودی

ز بهر ذات خویش اندر سجودی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

تو دانائی حقیقت ره نمودی

در عطّار کلّی برگشودی

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode