فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بدو زیباست ملک و پادشایی
که هرگز ناید از ملکش جدایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نفرمایی که آراید سرایی
بدین سان جز حکیمی پادشایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندی که فرمانش روایی
چنین دارد همی در پادشایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
پذیرفتیم وی را به خدایی
رسولش را به صدق و رهنمایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
حکیمی زیرکی مردآزمایی
کریمی نیکخویی نیکرایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
چو من در وصف او گویم ثنایی
و یا بر بخت او خوانم دعایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
همیدون پندهای پادشایی
دو بهره باشد اندر پارسایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
گر این رغبت تو با پروین نمایی
بیاید تا به پا او را بسایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
ندیدم چون رضایش کیمیایی
نه چون خشمش دمنده اژدهایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
ز دیدارش دَمَندِه روشنایی؛
چو خورشیدِ جهان فَرِّ خُدایی.

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
زن ارچه خسروست ار پادشایی
و گر خود زاهدست ار پارسایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
نمودش تیره شب راه رهایی
ز تاریکی بُد او را روشنایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
نه از تیمار او یابی رهایی
نه نیز آرام یابی در جدایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
تو نیز اکنون همی جویی هوایی
که هم فردا شود بر تو بلایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
و گر زین کین به مهر من گرایی
کنم در دست ویرو پادشایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
به غمزه جان ستانی دل ربایی
به بوسه جان فزایی دل گشایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس
چو سالی بگذرد پس برگشایی
رهی گرددت چون یابد رهایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
هم از خوبی هم از کشور خدایی
سزا بر وی دو گونه پادشایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
در بسته ز پیشم بر گشایی
به روی ویسهام راهی نمایی

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
بگو تا روی فرخ کی نمایی
بدیدارم دگر باره کی آیی
