گنجور

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور

 

غمم آنست کز جَور زمانه

ندارم هیچ فرزند یگانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور

 

چو بشنود این سخن مرد یگانه

ز چشمش گشت سَیل خون روانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور

 

بفرمود آنگه آن مرد یگانه

که تا آن حقّه آرند ازخزانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

غلامی بود حارث را یگانه

که او بودی نگهدار خزانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ز سیبش بر بِهی کردم روانه

ازین شکل صنوبر نار دانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ترا آن بس نباشد در زمانه

که تو این کار را باشی بهانه؟

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

نهادش پس نهان شد در میانه

کسش نشناخت از اهل زمانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ز چشمش گشت سیل خون روانه

بسی پیغام دادش عاشقانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ازین آتش چنان کردم زمانه

که دوزخ خواست از من صد زبانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

نبودش صبر بی یار یگانه

بدو پیوست و کوته شد فسانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۷) حکایت ابوعلی فارمدی

 

اگر این رنگ یابی ای یگانه

نباید هیچ چیزت جاودانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۷) حکایت ابوعلی فارمدی

 

چو تو دائم تو باشی بی بهانه

همه چیزی توداری جاودانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۸) سؤال کردن سائل از مجنون

 

دوئی برخاست اکنون از میانه

همه لیلیست، مجنون بر کرانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۹) حکایت بایزید با مرد مسافر

 

که هست این نامه از شاه یگانه

به سوی پادشاه جاودانه

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۳) حکایت آن مرد که از اویس سؤال کرد

 

ز هر چشمش چو سیلی خون روانه

دلی پر تف زبانی چون زبانه

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

ز بند‌ِ پیچ بر پیچ‌ِ زمانه

گرفتار آمدی در کنج‌ِ خانه

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

تو گنجی نُه سپهر‌ت درمیانه

برآی از چار دیوار زمانه

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفتم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

دل شه گشت خرم زآن یگانه

جواهر خواست حالی از خزانه

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقاله العاشر

 

اگر بیرون شوی ناکشته دانه

تو خواهی بود رسوای زمانه

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۳۵