عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
نظر دارد بمن جانان که جانم
کنون اندر تو من عین العیانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سوی خاک آمدم این لحظه دانم
که پیدا میشود راز نهانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت بت پرست عاشقانم
در اینجا رهنمائی رهروانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
بمن گفتست و راز جمله دانم
که من اینجایگه راز نهانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
ولیکن من از او یک چیز دانم
از او اینجایگه رمزی برانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۳ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
مرا وصلست از او تا در عیانم
حقیقت گفت او راز نهانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۳ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
چنان در سرّ اسرار عیانم
که هر دم جوهری دیگر فشانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید
جدائی نیست من خورشید جانم
که درجمله یقین عین روانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بتو پیداست اینجاگاه جانم
توئی اینجا نشان بی نشانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بتو پیداست اینجا جسم و جانم
ز تو شد در عیان عین العیانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
الّا ای جان ترا این جمله خوانم
بجز تو هیچ اینجاگه ندانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
بگویائی قبولست تا بدانم
چو توهستی یقین راز نهانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
کنون من جوهرم در بحر جانم
که هر لحظه دُر و گوهر فشانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
چو وصل تو هم از خویشست دانم
ز وصلت گویم و در وصل رانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
منم هم من توئی جان و جهانم
تو میگوئی که من چیزی ندانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
کنون چون خواندهٔ دیگر مرانم
ولیکن از نشان گر بی نشانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
ز بهر عاشقانت جان فشانم
اگرچه جز یکی دیدت ندانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
چگویم وصف تو وصفت ندانم
وگر دانم ندانم تا چه خوانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
من اینجا دیدهام جان و جهانم
شده از روی او کشف عیانم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
مرا اینست مقصود از جهانم
که این باشد همیشه زو عیانم