کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در وصف قصر پادشاهی
نمود از رفعت شأنت عیانست
مگر خشتت ز خاک سر کشانست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - ایضا له
صفای هشت خلد از وی عیانست
که هر رنگش ز پا جنت نشانست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - ایضا له
بشوکت ثانی صاحبقرانست
جهان نازان که او شاه جهانست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر
عماراتش همه از چوب از آنست
که خاکش همچو آب رو گرانست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر
اثر نه از زمین نه ز آسمانست
در ابر و سبزه این هر دو نهانست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر
وزین گل کافتاب گلستانست
سراسر نیزه ها زرین سنانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۷ - آمدن بسوامتر زاهد برای طلب رام پیش راجه جسرت و بردن رام را
کسی کش نام یزدان ورد جانست
دعای بد زبانش را زیانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۲ - گفتن بسوامتر زاهد حقیقت سیتا با رام و رفتن رام همراه بسوامتر در ترهت
چو از دست مهادیو آن کمانست
معلق کار سیتا هم برآنست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۳ - رفتن رام در شهر ترهت همراه بسوامتر و کشیدن کمان در سینمبر و دادن راجه جنک دختر خود را سیتا به کدخدایی رام
از آن رو رام را شوق کمانست
که زیب چشم خوبان ز ابروانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۹ - ملاقات رام با سهیل وقت برگذشتن سهیل از آسمان به زمین
نه اصل آب گنگ از آسمانست
که از بهر نجات این جهانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
نپرسیدم که رام اکنون جوانست
که می گویی چنین است و چنانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۹ - برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را
که بنگر کان صنم در من نهانست
نهان در سنگ من آن لعلِ کانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۹ - برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را
مرا در دل یقین دان کان گمانست
فریبت را بری جای نهانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۰ - بیان کردن سگریو زور بال را
ز دیوی مانده مشتی استخوانست
که درمد نظر الوند سانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹۰ - خبردادن هنونت رام که سیتا را اندرجیت کشت و بیتاب شدن رام و دلاسا دادن ببیکن
گلش بی آفت از باد خزانست
که سیتا نزد راون همچو جانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۲ - آمدن اندر با دیوته های هر سه لوک به مبارکبادی رام
سلامت گر بر آید پاک جانست
وگر سوزد ، سزای جرم آنست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۹ - آمدن رام پیش سیتا و در بستن سیتا بر رام و زاری شروع کردن رام
نمک را چاشنی آری همانست
ولی چاک جگر غیر دهانست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۲۰ - آشتی افکندن زاهد میان رام و سیتا
هنوز آن غیرتم کان خصم جانست
بدین پاکی به تو بر، بدگمانست
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در تهنیت تخت حضرت فردوس مکانی
ستون او ستون آسمانست
دروغی نیست جای راستانست
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۱
دراین منزل چه جای کاروانست
که هر دم کاروان دل روانست
دلم خون گشت از دیده درآنکوی
روان چون کاروان بر کاروانست
بس این معجز که اعجاز محبت
[...]