گنجور

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در وصف قصر پادشاهی

 

نمود از رفعت شأنت عیانست

مگر خشتت ز خاک سر کشانست

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - ایضا له

 

صفای هشت خلد از وی عیانست

که هر رنگش ز پا جنت نشانست

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - ایضا له

 

بشوکت ثانی صاحبقرانست

جهان نازان که او شاه جهانست

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

عماراتش همه از چوب از آنست

که خاکش همچو آب رو گرانست

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

اثر نه از زمین نه ز آسمانست

در ابر و سبزه این هر دو نهانست

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

وزین گل کافتاب گلستانست

سراسر نیزه ها زرین سنانست

کلیم
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۰ - بیان کردن سگریو زور بال را

 

ز دیوی مانده مشتی استخوانست

که درمد نظر الوند سانست

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۲ - آمدن اندر با دیوته های هر سه لوک به مبارکبادی رام

 

سلامت گر بر آید پاک جانست

وگر سوزد ، سزای جرم آنست

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۲۰ - آشتی افکندن زاهد میان رام و سیتا

 

هنوز آن غیرتم کان خصم جانست

بدین پاکی به تو بر، بدگمانست

ملا مسیح
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۱

 

دراین منزل چه جای کاروانست

که هر دم کاروان دل روانست

دلم خون گشت از دیده درآنکوی

روان چون کاروان بر کاروانست

بس این معجز که اعجاز محبت

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
sunny dark_mode