×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین
من از بخت نکو نه خوار باشم
چو در کار بد او یار باشم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
قصاص شرع دان تا یار باشم
ز سرّ عشق برخوردار باشم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
نخفتم یک نفس بیدار باشم
ترا پیوسته من در کار باشم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت در بت و زنّار باشم
ز زهد و زرق من بیزار باشم
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۹
خیالست این که: من بی یار باشم
محالست این که: بی دلدار باشم
نباشم یک زمان از یار خالی
اگر در جنت، ار در نار باشم
دمی کان دم جمال یار بینم
[...]
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رسیدن ناظر به کوهی که سنگ و شیشهٔ سپهر را شکستی و پلنگش در کمینگاه گردون نشستی
چنین تا چند از غم زار باشم
بدینسان روی بر دیوار باشم