گنجور

 
۱
۲
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

بزرگان خراسان ایستاده

سراسر روی زی آتش نهاده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

خوشا ویسا به خنده لب گشاده

لب آنگه بر لب رامین نهاده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

سر رشته به مهر و ناگشاده

ولیکن گوهر از عقد اوفتاده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

گلی با بوی مشک و رنگ باده

فرتته کِشته رضوان آب داده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

من اندر برف و باران ایستاده

تو چشم مردمی بر هم نهاده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

به کام خویش در دام اوفتاده

دو گیتی را به یک دلبر بداده

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۱