وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۹ - در مدح اتسز
بزلف مشکی، جانا، بچهره دیبایی
چو تو نباشد، دانم، کسی بزیبایی
مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو
کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟
زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۲ - در حق کمال الدین
کمال دین رسول، ای مخالفان ترا
بدست قهر چنان گوشمال داده چو عود
بر فضایل تو کاسدست گوهر و در
بر شمایل تو فاسدست عنبر و عود
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۴۲ - در شکایت از دوری
خدایگانا ، رنج فراق مجلس تو
دراز گشت ، مرین را نهایتی باید
ز بارگاه تو دوری عقوبتیست بزرگ
درین مقابله آخر جنایتی باید
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - در حق نجم الدین
سوار فضلی ای نجم دین و می سازد
زمانه ساعد جاه ترا ز فخر سوار
یسار برده فراوان یمین مادح تو
از آن گزیده یمین و از آن خجسته یسار
نگار یافته از خط تو صحیفه عقل
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۵۱ - در حق شمس الدین
بزرگوار جهان ، شمس دین ، بزرگ کریم
تویی ، که هست به تو بیضهٔ هدی محروس
رفیع قدر ترا آفتاب برده سبق
عریض جاه تو بر روزگار کرده فسوس
به یک نظر تو ببینی هزار علم دقیق
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۵۷ - هم در حق شمس الدین
ایا ثنای تو بر جملهٔ خلایق فرض
کم از بزرگی تو آسمان به طول و به عرض
تو شمس دینی و بر شمس آسمان گشتست
نماز بردن سوی در رفیع تو فرض
امید رزق ز دیوان جود تو دارد
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۶۳ - در حق جمال الدین
جمال دین پیمبر ، تو آن سر افرازی
که نیست بمعالی و مکرمات عدیل
سداد رأی تو در گرد ملک حصن حصین
جناح عدل تو بر اهل شرک گشته دلیل
بجنب حلم تو احنف شده سفیه سفیه
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۶۴ - در حق اتسز
خدایگانا ، سی سال شد که من بنده
غلام صدر توام ، مادح جناب توام
بشرق و غرب جهان ، هر کجا کشی رایت
منم نخست که در خدمت رکاب توام
پس از لطایف صنع خدای عز و جل
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - در مدح پادشاه
خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا
دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه
نجاح تو بمعالی هزار چون جراح
رباح تو ببزرگی هزار چون صدقه
منم ، که رقت احوال من بدان درجه است
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - در حق فرید الدین
بر بدایع نظم تو ای فریدالدین
طویلههای گهر را نماند مقداری
نه باغ طبع تو را هست جز ادب شجری
نه شاخ لفظ تو را هست جز هنر باری
به گرد تو نرسند اهل نظم و نثر امروز
[...]