گنجور

 
وطواط

ایا ثنای تو بر جملهٔ خلایق فرض

کم از بزرگی تو آسمان به طول و به عرض

تو شمس دینی و بر شمس آسمان گشتست

نماز بردن سوی در رفیع تو فرض

امید رزق ز دیوان جود تو دارد

هر آن کسی که دهد لشکر امانی عرض

ز سیر هفت ستاره ، ز دور هفت فلک

چو تو نیاید یک تن علی بسیط الارض

ترا شد ستم بنده ، که کردیم آزاد

هم از عنای سؤال و هم از عقیلهٔ قرض

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode