گنجور

عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱

 

بکشت غمزهٔ آن شوخ، بی‌گناه مرا

فکند سیب زنخدان او به چاه مرا

غلام هندوی خالش شدم ندانستم

کاسیر خویش کند زنگی سیاه مرا

دلم بجا و دماغم سلیم بود ولی

[...]

عبید زاکانی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲

 

بسوخت آتش عشق تو بی‌گناه مرا

بدوخت ناوک چشمت به یک نگاه مرا

به شمع نسبت بالای دلکشت کردم

روا بود که بسوزی بدین گناه مرا

فتاده بر سر راه تو روی از آن مالم

[...]

امیر شاهی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

بود که گریه بشوید خط گناه مرا

سفید روی کند نامه سیاه مرا

اگرچه خرمن عقلم بسوخت در ره عشق

خوشم که برق کرم پاک کرده راه مرا

خیال روی تو بست آنقدر بچشمم نقش

[...]

اهلی شیرازی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

بسوی من نظر مهر نیست ماه مرا

هنوز آن غرورست کج کلاه مرا

هزار پاره ی الماس از گلم سر زد

اثر هنوز نه پیداست برق آه مرا

که برفشاند قبا بر من جراحت ناک

[...]

بابافغانی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

اگر نه زلف تو میبرد در پناه مرا

فریب چشم تو میکشت بی گناه مرا

چه فتنه ها که بر انگیخت خال هندویت

برآتش رخ تو سوخت آن سیاه مرا

گواه سوز درون اشک و چهره زرد است

[...]

شاهدی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

شهید عشق تو بیند چو دود آه مرا

در آفتاب قیامت شود پناه مرا

ازو اگر نکنم شکوه، منفعل گردم

که باز می‌رود آزرده بی‌گناه مرا

مرا مگو که نیفتاده‌ای هنوز از پا

[...]

میلی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۷

 

ز خامشی دل روشن شود سیاه مرا

سیاه خیمه لیلی است دود آه مرا

ز داغ زیر نگین من است روی زمین

ز اشک و آه بود لشکر و سپاه مرا

چو گردباد به سرگشتگی برآمده ام

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۵

 

نمی کشد دل غمگین به صبحگاه مرا

که دل ز چهره خندان شود سیاه مرا

ز هرزه خندی گل پاکشیدم از گلزار

در گشاده نهد چوب پیش راه مرا

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۱

 

فکند از نظرش، چشم کینه خواه مرا

به نیمه راه، نگهداشت، آن نگاه مرا

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode